| دست نوشته های عاشقانه | |
|
|
|
نويسنده | پيام |
---|
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 10:53 am | |
| دلم تنگ است
دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت از کوچه لبريز است صدايم خيس و باراني است
نمي دانم چرا در قلب من پاييز طولاني است | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 10:55 am | |
| كاش قلبم درد پنهاني نداشت
چهره ام هرگز پريشاني نداشت
كاش مي شد دفتر تقدير عشق
حرفي از يك روز باراني نداشت
كاش مي شد راه سخت عشق را
بي خطر پيمود و قرباني نداشت | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 10:56 am | |
| از که پنهان کنم اين راز دل خسته خويش ؟ از نسيمی که پيام آور توست ؟ از بهاری که مرا رسوا ساخت ؟ از خدائی که خودش می داند ؟ عشق وحشی تر از آن است که پنهان ماند | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 10:59 am | |
| به گل گفتم: "عشق چيست؟" گفت: "از من خوشگل تر است..."
به پروانه گفتم: "عشق چيست؟" گفت: "از من زيبا تر است..."
به شمع گفتم: "عشق چيست؟" گفت: "از من سوزان تر است..."
به عشق گفتم: "آخر تو چيستي؟" گفت: "نگاهي بيش نيستم | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 11:00 am | |
| عشق يعني مستي و ديوانگي
عشق يعني با جهان بيگانگي
عشق يعني شب نخفتن تا سحر
عشق يعني سجده ها با چشم تر
عشق يعني سر به دار آويختن
عشق يعني اشک حسرت ريختن
عشق يعني در جهان رسوا شدن
عشق يعني مست و بي پروا شدن
عشق يعني سوختن يا ساختن
عشق يعني زندگي را باختن
عشق يعني انتظار و انتظار
عشق يعني هرچه بيني عکس يار
عشق يعني ديده بر در دوختن
عشق يعني در فراقش سوختن | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 11:01 am | |
| امشب دلم ميخواهد
به کسي بگويم"" دوستت دارم.""
تو نهراس و آنکس باش.
بگذار با هر آنچه در توان دارم
همين امشب به تو ثابت کنم که دوستت دارم.
بگذار برايت نقش آن دلباخته اي را بازي کنم که
لحظه اي دور از محبوب خويش زندگي را نميتواند.
بگذار همچون معشوقي که براي وصال معشوقش
جان ميدهد برايت جان دهم.
بگذار همين امشب پيش پايت زانو بزنم
و تو را ستايش کنم.
بگذار در تاريکي به تو لبخند بزنم.
نگذار زمان از دستم برود
و تو را درنيابم.
ميخواهم بينديشي که همين امشب
غير از من کسي ديوانه تو نيست
هرچند که جاهلانه فکري باشد.
کمي بيشتر با من
و همين امشب بگذار خيال کنم
که جز تو کسي نيست.
همين يک امشب را بگذار نقش بازي کنم.
نقش حقيقت را.
همان که دور از تو بارها روبه روي آينه تمرين کرده ام.
اي آخرين ! | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 11:02 am | |
| قلب آدما مثل يه جزيره دور افتاده مي مونه ...
اينکه چه کسي واسه اولين بار پا به جزيره ميزاره مهم نيست !
مهم اون کسي است که هيچ وقت جزيره رو ترک نمي کنه ... | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الأربعاء نوفمبر 05, 2008 11:04 am | |
| چه زيباست بخاطر تو زيستن ... و براي تو ماندن... به پاي تو بودن... و به عشق تو سوختن !و چه تلخ و غم انگيز است دور از تو بودن و براي تو گريستن ... !
اي کاش مي دانستي بدون تو مرگ گواراترين زندگيست ... !
بدون تو و به دور از دستهاي مهربانت زندگي چه تلخ و ناشکيباست ... !
چه زيباست بخاطر تو زيستن ...
ثانيه ها را با تو نفس کشيدن ... زندگي را براي تو خواستن ... !
چه زيباست عاشقانه ها را براي تو سرودن ... !
بدون تو چه محال و نا ممکن است زندگي... !
چه زيباست بيقراري براي لحظه ي آمدن و بوئيدنت ... !
براي با تو بودن و با تو ماندن ... براي با هم يکي شدن ... !
کاش به باور اين همه صداقت و يکرنگي مي رسيدي ! | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه السبت نوفمبر 08, 2008 12:08 pm | |
| | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه السبت نوفمبر 08, 2008 12:11 pm | |
| دنيا كوچيكه و عشق تو ، بزرگ دستهاي من كوچيكه و قلب تو ، بزرگ چشمهاي من كوچيكه و آسمون دل مهربون تو ، بزرگ اشكهاي من كوچيكه ولي غربت تو ، بزرگ آسمون دل من كوچيكه و ستاره ي عشق تو ، بزرگ گر چه عشق من كوچيكه و قلبم طاقت غم نداره اما بدون تا روزي كه نفس مي كشم و زنده ام عشق زيبا و قشنگت هميشه توي قلب كوچيكم مي مونه | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه السبت نوفمبر 08, 2008 12:11 pm | |
| دست من نیست چه کنم...
دست من نیست چه کنم،عاشقتم شعر هر روز و هنوز و هر دفم واسه تو قلبمو قایق می کنم می سپرم به دست دریای خدا می شینم قایقو دریا رو تماشا می کنم دست من نیست چه کنم،عاشقتم می شینم یه عمر تماشات می کنم عکس چشماتو می گیرم روی چشمام می زارم از کنار باغ ناز خنده هات یه سبدبوسه می چینم به اتاقم میارم دست من نیست چه کنم آخه من عاشقتم حاضرم به خاطرت پشت خورشید بشینم تو آسمون داد بزنم بذار مردم بدونن که دیوونم آخه چیزی ندارم نشون بدم که عاقلم آخه من عاشقتم آخه من عاشقتم آخه من عاشقتم... | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه السبت نوفمبر 08, 2008 12:14 pm | |
| باید فراموشت کنم چندیست تمرین می کنم من می توانم می شود آرام تلقین می کنم با عکسهای دیگری تا صبح صحبت می کنم با آن اتاق خویش را بیهوده تزئین می کنم سخت است اما می شود در نقش یک عاقل روم شب نه دعایت می کنم نه صبح نفرین می کنم حالم نه اصلا خوب نیست تا بعد بهتر می شود فکری برای این دل تنهای غمگین می کنم من می پذیرم رفته ای و بر نمی گردی همین خود را برای درک این صد بار تحسین می کنم از جنب و جوش افتاده ام دیگر نمی گویم به خود وقتی عروسی می کند آن می کنم این می کنم خوابم نمی آید ولی از ترس بیداری به زور با لطف قرص قد نقل یک خواب رنگین می کنم این درد زرد بی کسی بر شانه جا خوش کرده است از روی عادت ،دوستی با بار سنگین می کنم هر چه دعا کردم نشد شاید کسی آمین نگفت حالا تقاضای دلی سرشار از آمین می کنم یا می برم یا باز هم نقش شکستی تلخ را در خاطرات سرخ خود با رنج آذین می کنم حالا نه تو مال منی نه خواستی سهمت شوم این مشکل من بود و هست در عشق گلچین می کنم کم کم زیادم می روی این روزگار و رسم اوست این جمله را با تلخی اش صد بار تضمین می کنم...... | |
|
| |
مهران عبدالهی مدیر ارشد انجمن ( مشاهیر )
تعداد پستها : 1334 سن : 49 از ایشان سپاسگزاری شده : 328 امتیاز : 60932 Registration date : 2008-10-30
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه السبت نوفمبر 08, 2008 12:23 pm | |
| خيلي دلم مي خواهد به تو بگويم دوستت دارم ،عاشقتم،اما نمي توانم.نمي دانم براي چي نمي توانم اين را به تو به گويم شايد به خاطر اين باشد كه درون نگاه چيزي مي بينم كه به من مي گويد دوستت دارم وبه همين خاطر من را از گفتن حرف خودم باز مي دارد چون دقيقاً همان حرفي است كه من مي خواهم به تو بزنم،ويا اين كهمي ترسم كه به تو بگويم كه از حرف من برداشت بدي بكني و يا اينكه مي ترسم به تو بگويم و تو يك موقعتصميمي بگيري و يا كاري بكني كه هيچ وقت نتوانم تو را ببينم.آه اين درد دل را كاش مي توانست به تو برساند كه من عاشق تو هستم.كاش حداقل مي توانستي اين را به من ثابت كني كه من را دوست داري شايد گفتن اين حرف تو آرام بخشدل من و تو باشد.باور كن شده بزرگ بشم به خواستگاري تو بيايم، مي آيم.چون با تمام وجود تو را دوست دارم.آخه مي تونم اين راز دل را به كي بگم.هان تو بگو.پس دركم كن.[size=21]وكلمه دوستت دارم را به من بگو تا بدونم جواب تو +است ودر گفتن آن شك نكن. بعد هم من مي گوييم با تمام وجود è دوستت دارمè[/size] | |
|
| |
حمیده ناصری ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1569 سن : 32 آدرس : Sida, Valhallavägen, Stockholm Sweden از ایشان سپاسگزاری شده : 154 امتیاز : 64433 Registration date : 2008-11-13
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 13, 2008 3:27 pm | |
| پلکهای مرطوب مرا باورکن این بارون نیست که می بارد صدای خسته من است که از چشمانم بیرون می ریزد | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:37 pm | |
| ای صمیمی ای دوست! گاه بیگاه لب پنجره خاطره ام می آیی ای قدیمی ای خوب! تو مرا یاد کنی یا نکنی من به یادت هستم آرزویم همه سرسبزی توست دامنت پر گل باد | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:37 pm | |
| اگر یادت کنم دیوانه میشم فراموشت کنم بیگانه میشم اگر ترکت کنم میمیرم از غم فراموشت کنم میپاشم از هم | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:38 pm | |
| يادمون باشه كه هيچكس رو اميدوار نكنيم بعد يكدفعه رهاش كنيم چون خرد ميشه ميشكنه و آهسته ميميره . يادمون باشه كه قلبمون رو هميشه لطيف نگه داريم تا كسي كه به ما تكيه كرده سرش درد نگيره يادمون باشه قولي رو كه به كسي ميديم عمل كنيم . يادمون باشه هيچوقت كسي رو بيشتر از چند روز چشم به راه نذاريم چون امكان داره زياد نتونه طاقت بياره . يادمون باشه اگه كسي دوستمون داشت بهش نگيم برو نميخوام ببينمت چون زندگيش رو ازش ميگيريم | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:39 pm | |
| مدتی است که اشک هایم....اشک های دلتنگیم...برای تو.....مانند قبل نیست... دیگر اشکهایم مانند گذشته تسکین دهنده ی گونه هایم نیست.... بلکه مانند شلاقیست که عذابم می دهد....
و من با هر یک قطره آن قریادی به وسعت بزرگی تو سر می دهم...
کاش زودتر به پایان برسد... در کدام طلوع و کدام غروب ....؟ دیگر برایم مهم نیست... برای دیدنت.... مستی دلتنگی هم آرامم نمی کند... | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:40 pm | |
| روزی که آمدی انــــــگار تمام دنیا را در آن لحظه به من دادند ولی افسوس نمیدانستم آن روز برایم آخرین روز خوشی و خوشحالی است با آمدنت تمام خوشیهایم بعد آن روز بر باد رفت کاش هیچوقت نمی آمدی و هیچوقت در زندگیم با تو روبرو نمی شدم با آمدنت برایم غم و غصه را آوردی ومرا گوشه گیر زندگی کردی اکنون برای آن روزها افســـوس میخورم که در کنارم بودی و نوازشم کرده ، دوستت دارم را بر لبانت زمزمه میکردی حال کجایی ای بهترینم که بیایی تا مرا در این حالم ببینی که چقدرغصه دارم و برای دیدنت ثانیه ها را می شمارم برگرد تا فقط یک بار برای آخرین بار ببینمت برگرد تا یک بار فقط یک بار برای آخرین بار دوستت دارم را بر آن لبانی که زمزمه میکردی بشنوم . دوستت دارم ای بهترینم | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:41 pm | |
| دلم برايت تنگ مي شود
گرچه اينجا نيستي هر جا مي روم يا هر كار مي كنم صورت تو را در خيال مي بينم و دلم برايت تنگ مي شود دلم براي همه چيز گفتن با تو تنگ مي شود دلم براي همه چيز نشان دادن به تو تنگ مي شود دلم براي چشم هايمان تنگ مي شود كه پنهاني به هم دل مي دادند دلم براي نوازشت تنگ مي شود دلم براي هيجاني كه با هم داشتيم تنگ مي شود دلم براي همه چيزهايي كه با هم سهيم بوديم تنگ مي شود دلتنگي براي تو را دوست ندارم احساس سرد و تنهايي است كاش مي توانستم با تو باشم همين حالا تا گرماي عشق ما برف هاي زمستان را آب كند اما چون نمي توانم همين حالا با تو باشم ناچارم به روياي زماني كه دوباره با هم خواهيم بود قانع باشم. هميشه با تو ... | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:43 pm | |
| از تو و فاصله با تو
از تو و حضوري دلتنگ
تنها مونده بغضي سنگين
كه تو سينه مي زنه چنگ
اين غم پنهوني من
تو ندونستي چه تلخه
اين تو خود شكستن من
توندونستي چه سخته
كاشكي بودي تا ببيني
لحظه هام بي تو مي ميرن
واسه ي با تو نبودن
انتقام از من مي گيرن
| |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:43 pm | |
| به راستی چقدر سخت است، خندان نگه داشتن لب ها در زمان گریستن قلب ها و
تظاهر به خوشحالی در اوج غمگینی...
و چه دشوار و طاقت فرساست گذراندن روزهای تنهایی و بی یاوری، در حالی که تظاهر
می کنی هیچ چیز برایت اهمیت ندارد...
اما چه تسکین دهنده است... در خاموشی و تنهایی به حال خود گریستن... | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:44 pm | |
| آنچه لبخند بر لبانم نشاند ديدن تو بود
و آنچه اشك در چشمانم نشاند نبودن تو بود
نگاه كردنم نشانه جستجو كردن تو
و فرار كردنم از دلها نشانه خواستن تو بود | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:46 pm | |
| ای که دور از منو در یاد منی با خبر باش که دنیای منی........ | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61759 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: دست نوشته های عاشقانه الخميس نوفمبر 27, 2008 2:47 pm | |
| عشق یعنی همچو مجنون سوختن راه و رســم عـــاشــقــی آموختن عشـق یـعـنی یــوسف کنعان شـدن از زلــیــخا های دون پنهان شدن عشق یـعـنی جــاودانــی وغــرور درس مـهــر وعاطفه کردن مرور | |
|
| |
| دست نوشته های عاشقانه | |
|