| غزلهای دلنشین | |
|
|
|
نويسنده | پيام |
---|
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61769 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الخميس نوفمبر 27, 2008 5:14 pm | |
| ز جام ایینه گون پرتو شراب دمید خیال خواب چه داری ؟ که آفتاب دمید درون اشک من افتاد نقش اندامش به خنده گفت : که نیلوفری ز آب دمید ز جامه گشت پدیدار گوی سینه او ستاره ای ز گریبان ماهتاب دمید کشید دانه امید ما سری از خک که برق خنده زنان از دل سحاب دمید بباد رفت امیدی که داشتم از خلق فریب بود فروغی که از سراب دمید غبار تربت ما بوی گل دهد گویی که جای لاله ازین خک مشک ناب دمید رهی چو برق شتابنده خنده ای ز دورفت دمی نماند چو نوری که از شهاب دمید | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61769 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الخميس نوفمبر 27, 2008 5:15 pm | |
| رفت و نرفته نکهت گیسوی او هنوز غرق گل است بسترم از بوی او هنوز دوران شب ز بخت سیاهم بسر رسید نگشوده تاری از خم گیسوی او هنوز از من رمید و جای به پهلوی غیر کرد جانم نیارمیده به پهلوی او هنوز دردا که سوخت خار و خس آشیان ما نگرفته خانه در چمن کوی هنوز روزی فکند یار نگاهی بسوی غیر باز است چشم حسرت من سوی او هنوز یکبار چون نسیم صبا بر چمن گذشت می اید از بنفشه و گل بوی او هنوز روزیکه داد دل به گل روی او رهی مسکین نبود باخبر از خوی او هنوز | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61769 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الخميس نوفمبر 27, 2008 5:15 pm | |
| اشک سحر زداید از لوح دل سیاهی خرم کند چمن را باران صبحگاهی عمذی ز مهرت ایمه شب تا سحر نخفتم دعوی ز دیده من و ز اختران گواهی چون زلف و عارض او چشمی ندیده هرگز صبحی بدین سپیدی شامی بدان سیاهی داغم چو لاله ای گل از درد من چه می پرسی ؟ مردم ز محنت ای غم از جان من چه خواهی ؟ ای گریه در هلکم هم عهد رنج و دردی وی ناله در عذابم همراز اشک و آهی چندین رهی نالی از داغ بی نصیبی ؟ در پای لاله رویان این بس که خک راهی | |
|
| |
پروانه منفرد ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1046 از ایشان سپاسگزاری شده : 299 امتیاز : 61769 Registration date : 2008-11-27
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الخميس نوفمبر 27, 2008 5:15 pm | |
| آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست برق عالم سوز را پروای خرمن نیست نیست مشت خاشکی کجا بندد ره سیلاب را ؟ پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست قصه امواج دریا را ز دریا دیده پرس هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست نیست همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خک گل دوروزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست ناگزیر از ناله ام در ماتم دل چون کنم ؟ مرهم داغ عزیزان غیر شیون نیست نیست در پناه می ز عقل مصلحت بین فارغیم در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست نیست بر دل پکان نیفتد سایه آلودگی داغ ظلمت بر جبینم صبح روشن نیست نیست نیست در خاطر مرا اندیشه از گردون رهی رهرو آزاده را پروای رهزن نیست نیست | |
|
| |
Helyus کاربر حرفه ایی انجمن
تعداد پستها : 50 از ایشان سپاسگزاری شده : 1 امتیاز : 58151 Registration date : 2008-12-23
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الأربعاء ديسمبر 24, 2008 12:39 pm | |
| گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبِِِِزِِِ سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ | |
|
| |
simin ORODIST
تعداد پستها : 135 آدرس : تهران از ایشان سپاسگزاری شده : 9 امتیاز : 58639 Registration date : 2008-12-16
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الثلاثاء مارس 03, 2009 9:17 am | |
| هله نومید نباشی که تو را یار براند گرت امروز براند نه که فردات بخواند در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:37 am | |
| کاشکه یه روز با همدیگه سوار قایق می شدیم دور از نگاه ادما هر دومون عاشق می شدیم کاش آسمون با وسعتش تو دستامون جا می گرفت گلای سرخ دلمون کاش بوی دریا می گرفت کاش تو هوای عاشقی لیلی و مجنون می شدیم باد که تو دریا می وزید ما هم پریشون می شدیم کاش که یه ماهی قشنگ برای ما فال م یگرفت برامون از فرشته ها امانتی بال می گرفت با بال اون فرشته ها تو آسمون پر می زدیم به شهر بی ستاره ها به آرومی سر می زدیم شب که می شد امانت فرشته ها رو می دادیم مامونو می بستیم و به یاد هم می افتادیم کاشکه تو دریای قشنگ خواب شقایق می دیدیم خواب دو تا مسافر و عشق و یه قاشق می دیدم کاشکه می شد نیمه شب با همدیگه دعا کنیم خدای آسمونا رو با یک زبون صدا کنیم بگیم خدای مهربون ما رو ز هم جدا نکن هرگز به عشق دیگری ما رو مبتلا نکن کاش مقصد قایق ما یه جای دور و ساده بود که عکس ماه مهربون رو پنجره اش افتاده بود کاش اومجا هیچ کسی نبود یه وقتی با تو دوست بشه تو نازنین من بودی مثل حالا تا همیشه کاشکه به جز من هیچ کسی این قدر زیاد دوست نداشت یا که دلت عشق منو اول عشقاش می گذاشت کاش به پرنده بودی و من واسه تودونه بودم شک ندارم اون موقع هم این جوری دیوونه بودم کاش تو ضریح عشق تو یه روز کبوتر می شدم یه بار نگاه می کردی و اون موقع پر پر می شدم کاش گره دستامونو این سرنوشت وا نمی کرد کاش هیچ کدوم از ما دو تا هیچ دوستی پیدا نمی کرد کاش که می شد جدایی رو یه جایی پنهون بکنیم خارای زرد غصه رو از ریشه ویرون بکنیم کاش که با هم یه جا بریم که آدماش آبی باشن شباش مثه تو قصه ها زلال و مهتابی باشن کاشکه یه روز من و تو رو تو دریا تنها بذارن تو قایق آرزوها یه روز مارو جا بذارن اون وقت با لطف ماهیا دریا رو جارو بزنیم بسوی شهر آرزو بریم و پارو بزنیم بریم یه جا که آدماش بر سر هم داد نزنن به خاطر یه بادبادک بچه ها فریاد نزنن بریم یه جا که دلها رو با یک اشاره نشکنن بچه ها توی بازیشون به قمریا سنگ نزنن جایی که ما باید بریم پشت در زندگیه عادت مردمش فقط عشقه و آشفتگیه چشمامونو می بندیم و با هم دیگه می ریم سفر یادت باشه اینجا هوا غرق یه دلواپسیه اما از اینجا که بریم فقط گل اطلسیه ترو خدا منو بدون شریک شادی و غمت مثل همیشه عاشقت مثل گذشته . . | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:47 am | |
| عشق هرجا رو کند آنجا خوش است گر به دریا افکند دریا خوش است گر بسوزاند در آتش دلکش است ای خوشا آن دل که در این آتش است تا بینی عشق را ایینه وار آتشی از جان خاموشت برآر هر چه می خواهی به دنیا نگر دشمنی از خود نداری سخت تر عشق پیروزت کند بر خویشتن عشق آتش می زند در ما و من عشق را دریاب و خود را واگذار تا بیابی جان نو خورشیدوار عشق هستی زا و روح افزا بود هر چه فرمان می دهد زیبا بود | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:47 am | |
| عاقبت یک روز مغرب محو مشرق میشود عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق میشود نیک میبینم روزی که نه زود است و نه دیر مهربانی حاکم کل مناطق میشود . | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:52 am | |
| تو را دارم ای گل جهان با من است تو تا با منی جان جان با من است چو می تابد از دور پیشانی ات کران تا کران آسمان با من است چو خندان به سوی من ایی به مهر بهاری پر از ارغوان با من است کنار تو هر لحظه گویم به خویش که خوشبختی بی کران با من است روانم بیاساید از هر غمی چو بینم که مهرت روان با من است چه غم دارم از تلخی روزگار شکرخنده آن دهان با من است | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:53 am | |
| اگر با غم موافق می شدی باز........ پر از داغ شقایق می شدی باز؟ اگر خال و خط و چشمی نبودند........... دلا آیا تو عاشق می شدی باز؟ | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:53 am | |
| گر چه ای دوست غرور دلت ، احساس مرا درک نکرد آفرین بر غم عشقت که مرا ترک نکرد | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:53 am | |
| عشق يعني با تو خواندن از جنون ، عشق يعني سوختنها از درون عشق يعني سوختن تا ساختن ، عشق يعني عقل و دين را باختن عشق يعني دل تراشيدن ز گل ، عشق يعني گم شدن در باغ دل | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:54 am | |
| | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:54 am | |
| | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:55 am | |
| | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| |
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:56 am | |
| | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:56 am | |
| خون دل عاشقان چو جیحون گردد
عاشق چو کفی بر سر آن خون گردد
جسم تو چو آسیا و آبش عشق است
چون آب نباشد آسیا چون گردد | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:56 am | |
| حاشا که دل از عشق جهانرا نگرد
خود چیست بجز عشق که آنرا نگرد
بیزار شوم ز چشم در روز اجل
گر عشق رها کند که جانرا نگرد | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:57 am | |
| چون صورت تو در دل ما بازآید
مسکین دل گمگشته بجا بازآید
گر عمر گذشت و یک نفس بیش نماند
چون او برسد گذشتهها بازآید | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:57 am | |
| جز صحبت عاشقان و مستان مپسند
دل در هوس قوم فرومایه مبند
هر طایفهات بجانب خویش کشند
زاغت سوی ویرانه و طوطی سوی قند | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:57 am | |
| جز دمدمهی عشق تو در گوش نماند جان را ز حلاوت ازل هوش نماند
بیرنگی عشق رنگها را آمیخت
وز قالب بیرنگ فراموش نماند | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:58 am | |
| صدا کن مرا صدای تو خوب است. صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است که در انتهای صمیمیت خون می روید | |
|
| |
حسين کاربر انجمن
تعداد پستها : 31 از ایشان سپاسگزاری شده : 0 امتیاز : 58021 Registration date : 2009-01-08
| عنوان: رد: غزلهای دلنشین الإثنين مايو 18, 2009 8:58 am | |
| | |
|
| |
| غزلهای دلنشین | |
|