پایگاه اُرُدیست های سوئد

Swedish Orodists
 
الرئيسيةجستجوأحدث الصورثبت نامورود
< class="" height="25"> link

https://i.servimg.com/u/f30/20/32/02/33/orodis68.jpg

فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
زندگینامه فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ
بازتاب جهانی فلسفه اردیسم
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در تاجیکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری چک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در گینه استوایی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در آفریفای جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کره جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی
بازتاب اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در پورتوریکو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوگاندا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بحرین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایسلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مقدونیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایران
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوکراین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تونس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لتونی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور چین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جیبوتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور الجزایر
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کانادا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پرو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در نیکاراگوئه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آرژانتین
بازتاب اُرُدیسم در بوسنی و هرزگوین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در قرقیزستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در ارمنستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گویان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در لوکزامبورگ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در مجارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
المواضيع الأخيرة
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:20 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:16 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:14 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لوکزامبورگ The philosophy of Orodism in Luxembourg
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:13 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور The philosophy of Orodism in Singapore
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:11 am

كساني كه Online هستند
در مجموع 128 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 128 مهمان

هيچ كدام

بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 237 و در تاريخ السبت مارس 06, 2010 6:21 pm بوده است.
ورود
نام كاربر:
كلمه رمز:
ورود اتوماتيك در بازديدهاي بعدي: 
:: كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
فرشته بیژنی
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
حمیده ناصری
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
admin
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
مهران عبدالهی
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
ستاره عباسی
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
Sarvenaz
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
فرهاد رمضانی
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
زیبا
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
پروانه منفرد
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 
سارا رستمیان
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_rcapاعتراض به تنبلي بهروز افخمي Voting_bar1اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Vote_lcap 

 

 اعتراض به تنبلي بهروز افخمي

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
farzaneh
ORODIST
ORODIST
farzaneh


تعداد پستها : 148
سن : 45
از ایشان سپاسگزاری شده : 33
امتیاز : 58206
Registration date : 2008-10-30

اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Empty
پستعنوان: اعتراض به تنبلي بهروز افخمي   اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Emptyالأحد نوفمبر 02, 2008 4:05 pm

به بهانه پخش سريال عمليات 125
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي
امير بهاري

تنبلي بهروز افخمي خيلي از ماها را کلافه کرده مخصوصاً آنهايي که باور دارند افخمي يک استعداد بالقوه است که با فيلم نساختن از بالفعل شدن اين توانايي جلوگيري مي کند و در سينمايي که فيلمسازان نسل اولش هم ديگر فيلم خوب نمي سازند؛ کارگرداني که مي تواند «شوکران» بسازد غنيمت بزرگي است. او همه آنهايي که دوست داشتند فيلمساز محبوب شان فيلم بسازد را عصباني کرده است. پروژه فرزند صبح اين همه طول کشيد و بعد از سال 1377 که افخمي شوکران را ساخت تاکنون تنها «گاو خوني» از او به نمايش درآمده و خلاصه انگار که افخمي از سينما بريده است (و البته اپيزود متوسطي در مجموعه فيلم هاي فرش ايراني). اولين نشانه هاي اين مساله زماني نمود پيدا کرد که در سال 1383 افخمي تصميم گرفت تلويزيون خصوصي تاسيس کند که در ايران امري تقريباً محال است چون تلويزيون بي برو برگرد رسانه يي ملي است و شوخي هم ندارد. اما اين نيت افخمي نشان مي داد شايد تنبل نيست و از مديوم سينما در ايران بريده. بعد از چند مصاحبه کوتاه تلويزيوني و مطرح شدن اين بحث از جانب افخمي که سينما در ايران تقريباً مرده است رويکرد افخمي به فيلمسازي در ايران تا حدود زيادي مشخص شد. اما هنوز هم معلوم نبود به طور دقيق در ذهن افخمي چه مي گذرد. زماني که اخبار مربوط به ساخت يک سريال تلويزيوني توسط افخمي منتشر شد اين مساله طرح شد که شايد بهروز افخمي که هميشه فيلم هاي مهمي ساخته به تلويزيون مي رود تا تعريف استاندارد تري از توليد يک سريال تلويزيوني ارائه کند. نکته مهمي در اين تصميم افخمي نهفته بود؛ برخي از سريال هاي تلويزيون ايران بيش از 80 درصد جمعيت کشور را پاي تلويزيون کشانده بودند. در صورتي که اگر تنها يک ميليون نفر در ايران با بليت هزار توماني ( نمي گويم 1500 يا 2000 تومان) بروند سينما و يک فيلم را ببينند آن فيلم يک ميليارد تومان مي فروشد اين در حالي است که در سال جاري کم نبودند فيلم هايي که حتي 100 ميليون تومان نفروختند و فيلم هايي مثل کنعان و دعوت با فروش هاي 300 و 400 ميليوني فيلم هاي پرفروش محسوب مي شوند. در صورتي که تعدادي از سريال هاي تلويزيون مخاطب شان بالاي 50 درصد جمعيت ايران است حالا اينکه دلايل اجتماعي و فرهنگي آن چيست و شايد تنها سرگرمي قشر گسترده يي از مردم ايران است و چه و چه به کنار.

افخمي زماني تصميم به ساخت اين سريال گرفت که تب سريال هاي غيرايراني در ايران حسابي بالا بود (و البته هنوز هم هست) سريال هاي مثل «گمشدگان»، «فرار از زندان »،« 24» و.... بسياري از اين سريال ها با زيرنويس فارسي در گوشه و کنار شهر در دسترس بودند و هستند. جالب اينکه مثلاً سريال فرار از زندان که فصل چهارمش در ايالات متحده در حال پخش است و هر قسمت که پخش مي شود از فردا يا نهايتاً پس فرداي آن روز با زيرنويس فارسي در شهر قابل دسترسي است. اين موج سريال ديدني که به ايران سرايت کرد تقريباً از پنج سال پيش که اولين فصل سريال گمشدگان پخش شد به ايران رسيد.

افخمي در اين فضا پا به تلويزيون گذاشت و خيلي ها که تنبلي افخمي آزارشان مي داد تصور کردند افخمي همچون «روز شيطان» ، «عروس» و «شوکران» مي خواهد در تلويزيون هم کاري بکند کارستان، اما اين گونه نشد. هم اين گونه نشد و هم از شانس بد افخمي پخش اين سريال همزمان شد با پخش سريال بسيار موفق کيانوش عياري که تعريف جامعي از کارگرداني رئاليستي در تلويزيون ارائه کرده است.

سريال «عمليات 125» با توجه به اينکه با موضوع عمليات آتش نشاني ساخته شده براي مخاطب و براي علاقه مندان به بهروز افخمي ذهنيت ديگري ايجاد کرده بود. تصور بر اين بود که مجموعه اکشني با محوريت عمليات نجات خواهند ديد اما اين گونه نشد. مشکل اينجا نيست چون از اواخر قسمت اول و به طور کلي در اين مجموعه که سري اول اين سريال است بيشتر به شکل گيري يک گروه نجات پرداخته شده که حالا در سري هاي بعدي در کنار هم به عمليات خواهند رفت. اما موضوع اين است که به رغم نکات مثبت کوچک و بزرگي که حضور افخمي را تاکيد مي کند سريال يکدست نيست و پس از هفت، هشت قسمت دچار افت شده و بسان سريال هاي ديگر کش دار.

نکته جالب اين است که سريالي که عنوانش کاملاً بيانگر ماجراهاي اکشن است، به شکل شخصيت محور پيش مي رود و جز چند اتفاق محدود با محوريت پرداختن به شخصيت ها پيش مي رود.(اين تخم لق را سريال گمشدگان در جريان هاي سريال نويسي کاشت. هر چند در خود اين سريال پرداختن به شخصيت ها با محوريت روايت در فلاش بک و فلاش فوروارد فرم جذابي را شکل داده اما تاثيرپذيرفتن از آن غلط است و به نظر هرگونه بازخواني اين مجموعه تلويزيوني به خصوص در ايران به خطا رفتن است. ظاهراً نويسندگان زيادي هستند که سعي در اين کار دارند.)

هر چند پرداختن به شخصيت ها را با اين پيش فرض که اين سري اول عمليات نجات است مي توان توجيه کرد. (البته اين استدلال در قوطي هيچ عطاري پيدا نمي شود چون معمولاً در يک نظام حرفه يي توليد در تلويزيون يک سريال ساخته مي شود براي يک فصل يا يکسري، اگر خيلي جذاب بود و مخاطب از آن استقبال کرد ادامه پيدا مي کند. اسامي سريال هاي موفقي که پيشتر برده شد از اين قاعده مستثني نيستند.) اما نکته اينجا است که همين پرداخت در دل خود جاذبه کافي را ندارد. انصافاً چند قسمت اول اين گونه نبود و مخصوصاً قسمت اول که کل قسمت يک ضربه جذب کننده به مخاطب مي زد اما حيف که ادامه پيدا نکرد و مخاطب با شخصيت ها به خانه هايشان مي رود و با مشکلات خيلي منطقي و کليشه يي آنها روبه رو مي شود؛ پسر پولداري که عاشق دختر فقيري شده يا برعکس. پسر بي پدري که عاشق دختر عمويش شده و او با شغل اين مرد جوان مشکل دارد، پسري که دوست ندارد دانشگاه برود و مي خواهد آتش نشان شود ولي مادرش نمي خواهد و... درست است که اين ماجراها اغلب پرداخت غيرکليشه يي شده اند اما اين نوع شخصيت پردازي زماني عادي و سالم بود که ما در دل ماجراجويي هاي متعدد از زندگي هاي شخصي اين آدم ها سر درمي آورديم، نه اينکه با سريال همراه شويم تا يکسري شخصيت را بشناسيم که خيلي هم عجيب و پيچيده نيستند و شايد در سري بعد عمليات نجات آنها را هم شاهد باشيم. اگر سريال گمشدگان با محوريت شخصيت پردازي پيش مي رود و توي ذوق نمي زند به خاطر کليت غريب ماجرا است و اينکه هر کدام از اين شخصيت هاي چيز غريب تري هم در زندگي هاي شخصي خود دارند. تازه همين سريال هم اگر اتفاقي مثل سقوط هواپيما را با خود نداشت کسي صبر نمي کرد تا ببيند هر کدام از اين شخصيت ها چه کساني هستند.

در هر صورت عمليات 125 براي ما که اعتراض داريم به تنبلي بهروز افخمي (هر چند قبول داريم سينماي ايران تقريباً مرده) دردي را دوا نکرد و همچنان در حسرت يک فيلم سرو شکل دار مثل «شوکران» هستيم. خيلي از آدم هاي که دست به نصيحت شان عالي است مدام به فوتباليست هايي که با شکل و شمايل عجيب در زمين و در جاهاي عمومي ظاهر مي شوند، مي گويند شما ديگر متعلق به خودتان نيستيد و به فکر نوجوانان و جواناني باشيد که از شما الگو برمي دارند. آقاي افخمي در جايگاهي بسيار متفاوت ديگر شما متعلق به خودتان نيستيد شما به ما الگو مي دهيد به ما که آثار شما را دوست داريم و کتاب هاي شما، مقاله هاي شما، علاقه شما به آلتمن، عدم علاقه و علاقه شما به گدار و.... شما داريد به نسلي که جوان تر از شماست، کودکي اش را با ناآرامي گذرانده و خيلي سخت تر از شما مي تواند اولين سريالش و اولين فيلمش را بسازد، الگو مي دهيد. حواس تان باشد شما ديگر متعلق به خودتان نيستيد.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
farzaneh
ORODIST
ORODIST
farzaneh


تعداد پستها : 148
سن : 45
از ایشان سپاسگزاری شده : 33
امتیاز : 58206
Registration date : 2008-10-30

اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Empty
پستعنوان: رد: اعتراض به تنبلي بهروز افخمي   اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Emptyالأحد نوفمبر 02, 2008 4:06 pm

آن چيزهايي که از افخمي آموختم
راما قويدل

دقيقاً يادم هست که روز دوم فروردين مـاه امسال بعد از پخش اوليــن فيلم بلندم از تلويزيون به تلفن هاي پïرمهر و پيامک هاي محبت آميز دوستان و آشناياني که فيلمم را پسنديده بودند، پاسخ مي دادم و نيز از زحمات همکاراني که مهربانانــه در ساخت آن فيلم ياري ام داده بودند، تقديــر و تشکر مي کردم که سجاد ابوالحسني که از چند سال قبل مي شناختمش و با هم در گروه نويسندگان مجموعه اي همکار بوديم، تماس گرفت. در ابتدا فکر کردم که او هم مثل همه همکاراني که مدت ها ازشان بي خبر بودم، با ديدن فيلــم به يادم افتاده است؛ امـا صحبت از فيلم من به جاي متفاوتــي رسيد. سجاد گفت که فيلــم را با آقايـان افخمي (بهروز و عليرضا) ديده است و آنها از فيلم خوششان آمده است و بهروز افخمي مي خواهد تو را ببيند و از نزديک با تو آشنا شود، کمي مبهوت ماندم. سجاد گفت که مي تواني همين امروز به دفتر ما که در آتش نشانـي خيابان ولنجک قرار دارد بيايي؟ يادم آمد که او با عليرضا افخمي مشغول نگارش سريالي درباره آتش نشانان است که عمليات125 نام دارد و کارگردانش هم بهروز افخمي است و به اين دليل است که دفتر کارشان در يک ايستگاه آتش نشاني است. چون آن روز از اولين روزهاي نوروز و در عين حال روز تولدم هم بود، معذوريت خانوادگي داشتم و از اين که نمي توانستم همان روز بروم، عذرخواهي کردم و براي فردا قرار ملاقاتي با بهروز افخمي منعقد شد.

باورم نمي شد که بهروز افخمي فيلمم را پسنديده باشد و اصلاً باورم نمي شد فيلم اولم اين گونه در سطح وسيعي از بينندگان ديده شده باشد. آن روز و شب بعدش فکر کردم که بهروز افخمي با من چه کاري دارد که اين قرار ملاقات را ترتيب داده است. همه اينها در حالي بود که فيلم دومم تا سه روز بعد کليد مي خورد و پس از آن هم تعهدي داشتم براي ساخت فيلـم تلويزيوني ديگري که براي پخش در مناسبت مشخصـي ساخته مي شد.

فرداي آن روز که باز دقيقاً خاطرم هست، قرار ملاقاتمان ساعت دو بعدازظهر بود که به ايستگاه آتش نشاني ولنجک رفتم؛ وارد اتاق که شدم بهروز افخمي با همان لبخند هميشگي که در عکس هايش ديده بودم، منتظرم بود. بعد از سلام و احوالپرسي وضعيت کاري ام را پرسيد و گفت که او از ابتدا تصميم نداشته است که سريال عمليات 125 را خودش کارگرداني کند و قرار بوده فقط تهيه کننده کار باشد ولي پس از مدتي به دليل علاقه مند شدن به فيلمنامه ها تصميم گرفته است چند قسمتي را کارگرداني کند و بعد کار را به کارگردان ديگري بسپرد. حتــي مدت کوتاهي هم منوچهر هادي عهده دار اين سمت شده بود که البته به دليل گرفتاري هاي کاري و مشغله زياد، از گروه جدا شده بود و حالا از نظر بهروز افخمي من جانشين مناسبي براي کارگرداني اين سريال بودم.

هنوز لبخندم از خوشحالي اين تصميم افخمي تکميل نشده بود که تعهداتم را به خاطر آوردم و فيلمي را که تا دو روز ديگر فيلمبرداري اش شروع مي شد اما افخمي گفت که مساله يي نيست و تا آن وقت خود به کارگردانــي سريال ادامه مي دهد تا من آن کارها را انجام دهم. پس از بيرون آمدن از ايستگـاه آتش نشاني به اين موضوع انديشيدم که چه مسووليت سنگيني را بايد به دوش بکشم و به سختي هاي بسيار زيادي که در اين راه در انتظارم بود، فکر کردم. ظرف مدت نسبتاً کوتاهي هر دو کار را به پايان رساندم؛ در ميانه هاي انجام آن کارها چند باري با خود گفتــم بعيد است افخمي اين همه مدت منتظر من بمانـد و لابد در اين فاصله جانشين ديگري پيدا مي کند ولي اين چنين نشد و باز هم سجاد رأس همان موعد مقرر با من تماس گرفت و من به گروه عمليات 125 پيوستم. به خواسته افخمي چند روزي را بدون اينکه کار خاصي انجام بدهم، سر صحنه مي رفتم و در کنار او نظاره گر بودم تا با گروه و شرايط کاري آن آشنا شوم. لحظات جالبي بود؛ اعضاي گروه که مشخص بود مدتي است زمزمه آمدن من را شنيده بودند، هرکدام واکنش هاي متفاوتي نشان مي دادند. بعضي با ديده ترديدآميز عجيبي به من مي نگريستند و در گوش يکديگر پچ پچ مي کردند. شايد حق داشتند؛ پذيرفتن کارگردان جواني مثل من که معمولاً در وهله اول حتي خيلي جوان تر از سن واقعي ام به نظر مي رسم، براي آنهايي که مدت زمان زيادي با کارگردان بزرگي مثل بهروز افخمي کار کرده اند، نبايد کار راحتي باشد. از طرفي بعضي هم مثل حسنعلي اسدي مدير تصويربرداري پروژه به سرعت به تصميمي که افخمي گرفته بود، مهر تاييد زدند و در اين راه بسيار ياري ام دادند و دلگرمم کردند که بسيار سپاسگزارشانم.

از زماني که افخمي کارگرداني را به من سپرد، تا آخرين روز کار به تعداد موهاي سرم خاطرات متفـــاوت و عجيب و غريبـــي از اين کار سخت و سنگيـــن آن هم در آن گرمــاي طاقت فرساي مردادماه تابستان صالح آباد (آموزشگاه ايثارگران آتش نشاني تهران) دارم که شرح آنها در اين مقال نمي گنجد.

براي من مهم تر از همه، آن چيزهايي است که از افخمي آموختم؛ چه در کار کارگرداني فيلم و چه در مناسبات انساني. و هرگز مهرباني هميشگي اش را فراموش نخواهم کرد.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
farzaneh
ORODIST
ORODIST
farzaneh


تعداد پستها : 148
سن : 45
از ایشان سپاسگزاری شده : 33
امتیاز : 58206
Registration date : 2008-10-30

اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Empty
پستعنوان: رد: اعتراض به تنبلي بهروز افخمي   اعتراض به تنبلي بهروز افخمي Emptyالأحد نوفمبر 02, 2008 4:06 pm

بهروز افخمي کيست
منوچهر هادي

از روزنامه اعتماد با من تماس گرفتند و گفتند درباره بهروز افخمي چيزي بنويسم. گفتم چرا من.؟ گفتند به خاطر اينکه در عمليات 125 با ايشان بوده ايد. گفتم کاش گرفتاري ام مي گذاشت تا آخر باهاش باشم، اما نشد. سال گذشته سينمايي «قرنطينه» را ساختم. بهروز، مشاورم بود و فيلم را تدوين کرد. با سريال عمليات و کلاس هاي فيلمنامه نويسي، روي هم يک سال مدام در کنارش بودم. بهروز خيلي از همه چيز مي دونه. اين را همه مي دانند. اون از سال هاي عمرش، بهترين استفاده رو کرده. بسيار خونسرد، باهوش، کنجکاو و تيزبين است. سرکلاس، به شاگردانش مي گفت؛ آدم ها معمولاً، بخشي از پيرامون خود را در ذهن ثبت مي کنند، ولي خود بهروز اين طور نيست. او مطالعاتش را و همه چيزهايي را که مي بيند، با جزييات کاملش به خاطر مي سپارد، وقتي مي خواست براي بچه ها از يک فيلم يا رمان صحبت کند، چنان شيرين و جذاب تعريف مي کرد، که فکر مي کردي، خودش کارگردان آن فيلم است يا نويسنده آن کتاب. به نظر من هستند آدم هايي که اين خصوصيات را دارند، ولي چرا يکي مي شود بهروز افخمي.؟ ديشب رفته بودم سر صحنه تله فيلمش در جماران. خواستم بهروز را ببينم، اما نبود. سراغش را از حسنعلي اسدي، تصويربردارش گرفتم. عمليات 125 را هم او گرفته بود. بچه ها به او مي گويند عموحسن. اون هم نمي دونست. نشستم کنارش. او خيلي شيرين و خوش صحبت است. زود سر صحبت را باز کرد. انگار منتظر يه تازه وارد بود که از بهروز برايش بگويد. يک هفته بعد از تصويربرداري، عموحسن سرصحنه قلبش درد مي گيره. مي برندش بيمارستان. بهروز، همه کاري برايش مي کند. خدا، خيلي به او رحم کرد. دکتر، پانزده روز استراحت مطلق مي دهد. اون از بهروز مي خواهد يکي را معرفي کند، تا ادامه کار را بگيرد. بهروز مخالفت مي کند و مي گويد هيچ کس غير از تو بقيه کار را نمي گيرد. ما 15 روز صبر مي کنيم تا بيايي. خدا رو شکر، الان، حال عموحسن خوبه و رفته پشت دوربين. از يکي، دو تا از بچه هاي ديگر سراغ بهروز را مي گيرم. هيچ کس نمي داند. مي گويند الان سروکله اش پيدا مي شود. عموحسن بدجوري داشت مي لرزيد. بالاخره بهروز آمد. فکر مي کنيد کجا بوده.؟ تصورش را بکنيد، وسط کار غيبش مي زند. حالا فهميديم که رفته خانه براي عموحسن، لباس گرم آورده. عموحسن لباس را گرفت و ازش تشکر کرد. بعد هم يه نيگا به من کرد و گفت مي بيني منوچ.؟ بابا اين ديگه کيه.؟ بهش گفتم اين بهروز افخميه. حسن با اون لحن شيرينش گفت؛ تو بميري، خيلي کره اس. خنديديم و گفتم؛ چيه.؟ گفت؛ کره. بخودش هم مي گم. کلي مي خنده. يه سالي که کنارش بودم، پر بود از اين لحظات.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
اعتراض به تنبلي بهروز افخمي
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» گفت وگو با بهروز افخمي : سينما براي هميشه مرده است
» بیوگرافی بهروز ...
» اعتراض رسمی ایران به "AFC"
» اعتراض به بي توجهي وزير ارشاد
» علي رغم اعتراض خبرنگاران و ترك جلسه صورت گرفت

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
پایگاه اُرُدیست های سوئد :: هنر و ادبیات :: سينما و تلويزيون-
پرش به: