-پس اين فصل که صحنه هاي اکشن کم داشت به خاطر کمبود بودجه و امکانات بود؟
بله، صحنه هاي اکشن، خيلي با جان افراد گروه سروکار دارد. به خاطر همين
خيلي بايد با دقت، با تمرين و با اطمينان از اينکه در طول کار جان کسي به
خطر نمي افتد، کار کرد. بنابراين بودجه يي که براي ساخت اين صحنه ها نياز
است، خيلي بيشتر از آن چيزي است که تماشاچي عادي تصور مي کند. تماشاچي
عادي فکر مي کند براي اضافه کردن پنج دقيقه صحنه اکشن به فيلم کافي است 20
درصد به بودجه اضافه شود. ولي بعضي وقت ها براي ساختن يک صحنه اکشن پنج
دقيقه يي، به اندازه تمام آن اپيزود بايد پول خرج شود و صد درصد به بودجه
اضافه مي شود. در حالي که شما پنج دقيقه بيشتر به فيلم نمي توانيد اضافه
کنيد. اميدواريم بودجه در اختيار ما بگذارند تا ما هم بتوانيم پنج دقيقه
به صحنه هاي اکشن اضافه کنيم.
- شما فکر مي کنيد با مقررات سفت و سختي که در تلويزيون وجود دارد، مخاطبان جدي اش را از دست بدهد؟
نه، فکر نمي کنم اين گونه باشد. اولاً تلويزيون، با مقررات سفت و سخت خود
و سانسور شديدش يک امر موجه است. من در تلويزيون کار کرده ام و با آن آشنا
هستم. در سينما سانسور هم غيرقانوني است و هم غيرعاقلانه، به خاطر اينکه
بخش خصوصي بايد خودش ياد بگيرد مسووليت کارش را بر عهد بگيرد و تماشاچي هم
که وارد سينما مي شود و فيلم را انتخاب کرده و بليت خريده است، او هم تا
حدودي مسووليت چيزي را که مي بيند، برعهده دارد. ولي در تلويزيون شما نمي
توانيد مطمئن باشيد، بچه يي که دارد مشقش را مي نويسد، يا شخصي که اصلاً
تصميم نگرفته برنامه را نگاه کند، برنامه را مي بيند يا نه، وقتي با
ميليون ها تماشاچي سر و کار داريد، به جاي آنها بايد نگاه نظارتي داشته
باشيد. در اين شرايط سانسور کردن، جدي و موجه مي شود و مسووليت پذيري
زيادي را هم اقتضا مي کند. من در تلويزيون تجربه داشته ام و مي دانم
برنامه يي که ممکن است 40 ميليون مخاطب داشته باشد، امکان دارد 39 ميليون
نفر از برنامه خوش شان بيايد، ولي يک ميليون نفر به هر دليلي بهشان بر
بخورد، آن وقت است که همه تلفن هاي تلويزيون اشغال مي شود. در حالي که شما
فيلمي ساخته ايد که 95 درصد بينندگان از آن خوش شان آمده است.
-براي شما که بيشتر در سينما کار کرده ايد، سخت نيست با اين قوانين سازگار شويد؟
نه،
چون من در تلويزيون کار کرده ام. من از سال 57 يعني بلافاصله بعد از
انقلاب تا سال 67، تا پايان پخش سريال کوچک جنگلي در تلويزيون کار کرده ام
و بيشتر برنامه هاي مستند، گزارشي، خبري را مديريت مي کردم، در نتيجه نسبت
به حساسيت هاي پخش آشنا هستم. شايد همين موضوع باعث شد بتوانم در سينما
فيلم هايي بسازم که از لحاظ ديگران غيرقابل پخش به حساب مي آمد ولي آنها
فکر مي کردند اختيارات مخصوصي دارم.
-به نکته جالبي اشاره کرديد. دليل موفقيت شما در تابوشکني ها چه بود، آيا واقعاً اختيارات خاصي داشتيد؟
من زماني که در تلويزيون کار مي کردم، تجربه زيادي در واکنش هاي تماشاچيان
در ابعاد ميليوني داشتم. تمام فيلم هايي که ساختم، خيلي تنش زا و نگران
کننده بودند يا مثلاً از خطوط قرمز عبور کرده بود ولي بعدها همان فيلم ها
از تلويزيون هم نمايش داده شد. در شرايطي که فيلم عروس و شوکران پخش تيزرش
هم از تلويزيون ممنوع بود.