محمدرضا خبازہ
بزرگي گويد بايد از گفتني هايي گفت که احتمالاً بسياري آن را مي دانند ولي
آن را حتي براي خودشان ابراز نمي کنند. آنچه بايد گفت خود اعقالي است که
بر عده زيادي از تصميم سازان و تصميم گيران کشور حاکم شده است. اين
بزرگواران علت مشکلات کشور را در دو علت مي دانند؛ اول، رويدادهاي تاريخي
که از بد حادثه درگذشته اتفاق افتاده است.دوم، دست شوم خارجي را علت اصلي
بروز مشکلات امروز مي دانند. عده يي از بزرگان سياسي، اجتماعي و فرهنگي از
ترس اينکه مبادا شخصيت شان ملکوک شود دم فروبسته و خود را در قفسي محبوس
کرده اند و نسبت به اين نابساماني ها سکوت کرده اند. چرا نمي گويند دليل
اين عقب ماندگي ها در خودمان است نه در همسايه ها و نه در ابرقدرت ها. با
صراحت بگوييم مردم ببينند چه کم داريم؟ چرا اينقدر مشکل داريم؟ چرا با اين
همه درآمد نفتي بي سابقه امروز دغدغه داريم؟چرا متوسط کار مفيد ايراني ها
در روز به بيش از 30 دقيقه نمي رسد؟ چرا کارمندان دولت در اکثر مواقع
ارباب رجوع را به ستوه مي آورند؟ چرا هر روز بي اعتمادي گسترش مي يابد؟
چرا حجم پرونده هاي دادگستري افزايش پيدا مي کند؟ چرا با استقبال از شعار
و احتراز از شعور خود را غافل کرديم.حقيقت گريزي و پنهان کاري در بين ما
به ويژه مسوولان رواج دارد. از بيماري صعب العلاجي که خداي ناکرده گريبان
خود يا عزيزي از اطرافيان مان را گرفته تا معضلات و مشکلات اجتماعي مان
ترجيح مي دهيم در بهترين حالت سکوت کرده و به آساني از کنار آن بگذريم و
صورت مساله را پاک کنيم و آنچه را خداوند بر عهده ما گذاشته (ان الله لا
يغير ما بقوم حتي يغيروا ما به انفسهم) آن را برعهده خداوند بگذاريم،
درصورتي که مقدرات فردي و اجتماعي را ذات متعال به عهده ما گذاشته است.
وقتي قرار باشد مشکلات را به روي خودمان نياوريم ظاهر جامعه را مي بينيم
ساکت، آرام، معقول، همه سر به زير، نه کسي خلاف مي کند و نه اتفاق ناگواري
مي افتد. پس اين همه پرونده هاي قضايي، اينقدر معتاد در کشور و نيز اينقدر
کشفيات مواد مخدر از کجاست. چرا سکوت مي کنيد و نسبت به اتفاقات کشور بي
تفاوت ايد. پنهان کاري تا جايي ادامه دارد که اعلام مي کنند حساب ذخيره
ارزي محرمانه است. قانونگذار ماده 60 قانون توسعه سوم و چهارم را براي
جلوگيري از نوسانات قيمت نفت و کمک براي سرمايه گذاري بخش خصوصي تصويب
کرد. دولت نهم در ابتدا پذيرش مسووليت حساب ذخيره ارزي را با حداقل 16
ميليارد دلار تحويل گرفت، اگر به اجراي قانون وفادار بوديد امروز دغدغه
کاهش قيمت نفت را نداشتيم. اگر نصيحت ناصحان را مبني بر استفاده درست از
حساب ذخيره ارزي مي پذيرفتند و برداشت هاي بي رويه و بعضاً غيرقانوني (به
گفته رئيس سازمان بازرسي) از حساب مذکور نداشتند که امروز ما با افزايش
صددرصدي نقدينگي بخش خصوصي روبه رو نبوديم که نتيجه آن افزايش تورم است و
تورم ضدعدالت خواهد بود که «کادالفقران يکون کفراً»، اوج پنهان کاري در
وزارت جهاد کشاورزي است، زيرا اولاً چهارماه از تصويب قانون حمايت از
کشاورزان و دامداران خسارت ديده از خشکسالي و سرمازدگي گذشته و وزارت جهاد
کشاورزي به عنوان متولي اين بخش دم فرو بسته، ثانياً، کود بهاره را در
پاييز و کود پاييزه را در بهار آن هم در حداقل ممکن تحويل مي دهند و سکوت
کرده اند.ثالثاً، در فصل برداشت پنبه اجازه واردات پنبه را صادر مي کنند و
بيشترين ضرر را به پنبه کاران وارد مي کنند و به روي خود نمي
آورند.رابعاً، قيمت تصميمي را دير اعلام مي کنند، در حالي که با قيمت
واقعي فاصله زيادي دارد.خامساً، وزارت نيرو در ماه گذشته قبض مصرف برق چاه
هاي کشاورزي را تا 1000 درصد افزايش داده کسي سخن نمي گويد.سادساً، اکنون
وزارت نيرو طي جدولي براي برداشت آب هاي کشاورزي عملاً چاه هاي کشاورزي را
به تعطيلي مي کشاند. هيچ کس از حقوق کشاورزان دفاع نمي کند، لذا به وزارت
جهاد کشاورزي و نيرو تذکر مي دهم «اîينٍ تîذٍهبون»، اين قدر فشار بر مردم
بي دفاع براي چيست و فريادرس آنان کيست؟خوشبختانه جمعي از دانشمندان و
استادان برجسته اين مرز و بوم اخيراً به تکنولوژي توليد بيوپليمرهاي گياهي
دست يافته اند که با اين توليد مشکلات زيست محيطي را حل کرده اند و از
انباشت زباله پلاستيکي جلوگيري کرده اند ولي اکنون در چنبره دستگاه هاي
اجرايي زمين گير شده اند. از وزارت صنايع و بانک مرکزي انتظار مي رود با
فرهنگ سازي از طريق صدا و سيما و ساير رسانه هاي گروهي و حمايت هاي مادي و
معنوي اين علاقه مندان به خدمت را ياري کنند.امروز جناب آقاي قرائتي در
کميسيون اقتصادي حضور پيدا کردند. از ايشان سوال کردم سرنوشت معلمان نهضت
سوادآموزي که حدود 10 سال از بهترين ايام جواني خويش را صرف خدمت به افراد
بي سواد اين کشور کرده اند چه مي شود. ايشان از به کارگيري «ابن عزيز»
نااميد هستند. سوالم از وزير آموزش و پرورش اين است مگر پيامبر عظيم الشأن
اسلام نفرمودند، هرچه به خود نمي پسندي به ديگران مپسند - اگر فرزند
خودتان حدود 8 تا 10 سال عمر و جواني خود را صرف خدمت به مردم مي کرد
امروز يک دفعه به کارش خاتمه مي دادند چه مي کرديد. معلمان حق التدريس
هنوز در انتظار تعيين تکليف و حداقل بيمه خدمات درماني هستند. مستخدمان
سال گذشته که پس از امتحان و مصاحبه و تحقيقات در شرف به کارگيري بوده اند
هنوز چشم انتظارند - چرا آنان را از نگراني خارج نمي کنيد، لذا از وزير
محترم آموزش و پرورش مي خواهم هرچه زودتر چاره بينديشند.از رئيس جمهور
محترم مي خواهيم قانون خدمات مديريتي (پرداخت هماهنگ) را هرچه زودتر
اجرايي کنند زيرا کارمندان دولت سال ها است در انتظار چنين قانوني بوده
اند و اجراي اين قانون ما را به عدالت اقتصادي نزديک مي کند.
ہ نماينده کاشمر،بردسکن و خليل آباد