بهره گيري ادبي شاعر از ديوان حافظ و مولانا بررسي
مجموعه شعري «هر لبت يك كبوتر سرخ است» سروده غلامرضا طريقي
فهيمه بافنده
«هر لبت يك كبوتر سرخ است» كتابي از مجموعه كتب شعر امروز توليد مركز آفرينش هاي ادبي حوزه هنري است كه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. اين مجموعه شعر، سروده شاعر زنجاني كشورمان غلامرضا طريقي مي باشد كه شامل 53 سروده است. چاپ اول اين كتاب در 80صفحه، با شمارگان 2200 نسخه و در قطع رقعي به طبع رسيده است. «آنقدر پرم از تو كه كم مانده ببارم »، «سفيد تو، سياه من» و «عروس زرد» از آثار پيشين غلامرضا طريقي است و مجموعه ترانه، «خاطره هام پس بده» و مجموعه شعر «جهان غزلي عاشقانه است» از آثار در دست انتشار اين شاعر نوپرداز كشورمان مي باشد. آثار غلامرضا طريقي تا به حال اين رتبه ها را به خود اختصاص داده اند: رتبه برگزيده شعر دانش آموزان كشور، رتبه اول و دوم شعر عاشورايي دانش آموزان كشور، رتبه اول كنگره شعر و قصه جوان كشور و رتبه اول چند كنگره ديگر در مناطق مختلف كشور.
اشعار مجموعه «هر لبت يك كبوتر سرخ است» در قالب غزل سروده شده و داراي مضامين عاشقانه و اجتماعي است. عاشقانه هاي اين مجموعه كه حاصل خلاقيت و نوآوري اين شاعر نازك انديش و نوپرداز است داراي لطافتي شگفت در زباني كاملاً مدرن و امروزي است. زمستان است، سياهم كن، برف و تنور، كليد روي در، «مولوي» چرهان، گل ميوه دهنده و يك جفت قلب تپنده برخي از عناوين اشعار موجود در اين كتاب است. شعر طريقي با واژگاني سرزنده و سرشار از نشاط و عاطفه و صميميت خوني تازه در شريان زبان شعر به ويژه زبان غنايي و تغزلي شعر فارسي وارد نموده است. تصاوير شعر طريقي حاصل كشف و شهود او از انسان ، هستي، عشق و معشوق است. در بخشي از تغزلات او معشوق به عنوان موجودي انساني يا فرا انساني، محور احساس، عاطفه، توجه و برآورنده نياز و خواست ژرف و دروني؛ اين شاعر عاشقانه سراست. در شعر عاشقانه طريقي، چه معشوق مخاطب باشد و شاعر به گفت وگو با وي بنشيند و چه به صورت توصيف زيبايي دروني و بيروني معشوق، احساس شاعر تجلي يابد و چه شعرا و شرح وصال يا فراق و عواطف غليان يافته عاشق نسبت به معشوق باشد، در هر صورت تمام اين حالات و احساسات در همگرايي به مركز دايره عواطف و نيازها يعني معشوق جلوه گر است. و اوست كه نيروي گرايش بر همه جريان هاي به ظاهر متضاد همچون خرد و عاطفه، عقل و احساس، و جسم و روان اعمال مي كند. تصاوير شعري اين مجموعه در محور طولي، همنوا و هماهنگ است و جزء به جزء نمادپردازي، تشبيه و استعاره سازيها در خدمت احساس، عاطفه و انديشه دروني شاعر قرار گرفته است و مجموعه اي يكدست و يكپارچه به نام غزل را پديد آورده است. غزل طريقي به اصل مدرن وحدت و يكپارچگي اثر شعري وفادار است و شاعر از پراكنده گويي و خروج از ساختمان دروني اثر پرهيز مي كند. طريقي وحدت شعر خويش را نه از طريق وحدت موضوعي و مضموني بلكه از راه توسل به وحدت عاطفي به دست مي آورد؛ همسويي و همنوايي جزءجزء عناصر تشكيل دهنده شعر در غزل «چشم، زيتون» نمودي روشن يافته است. تلفيقي از عواطف فردي و اجتماعي شاعر در اين مجموعه ديده مي شود چنانچه با ظرافت، لطافت و نازك انديشي خاصي در لابه لاي عاشقانه هايش به مسايل اجتماعي نيز پرداخته است و همين دو ساحتي بودن مضامين شعري، وجه خاص اشعار او مي باشد. البته گاه شعر او به حالت فانتزي نزديك مي شود؛ فانتزي در بافت كلام، تصاوير، مضامين، موسيقي و... اما بلافاصله شاعر مسير غزل را برمي گرداند و با زبان و بياني در سبك و سياق غزل امروزي است به اصل كلام مي پردازد و عاشقانه سرايي مي كند. زبان شعر طريقي زباني ساده و صميمي و به دور از اغراق، تملق گويي و تكلفات بي مورد است، اين شاعر دايره واژگاني وسيعي را در خدمت غزلي سرزنده، شوخ طبع، دلنشين و خوش فرم گرفته است. در عاشقانه هاي او با سه واژه پر بسامد «ماه، ستاره و مهتاب» روبرو مي شويم كه در توصيف محبوب و معشوقش به كار برده است.
در برخي از اشعار او نيز با زباني تازه و كلماتي تراش خورده و بجا به مسايل اجتماعي پرداخته شده است مانند «ائتلاف چپ با راست» و «زمستان است» و در غزل «قصه اي نيست» طريقي با تفألي به ديوان حافظ چاشني عرفان را به مضامين مجموعه شعرش افزوده است. در بررسي شعر طريقي مي بينيم كه شاعر در ارتباط و پيوند با طبيعت، ارتباط ظريف و قابل توجهي با محيط شهري و صورت مدرن زندگي شهري برقرار كرده است. بديهي است كه ايجاد چنين ارتباطي در غزلياتي عاشقانه و گاه اجتماعي در زبان و بياني لطيف و دقيق و امروزي نيازمند مهارت فراوان در شاعري و تسلط بيشتر شاعر بر دستگاه زباني، فكري و موسيقي غزل است. كه اين تسلط شاعرانه در غزليات «زمستان» و «فاصله در نقشه» نمايان است. تلميحات ظريفي نيز در اين مجموعه مشاهده مي شود كه قرين با حس طنز، خلاقيت و تخيل شاعر شده است. در پايان مي توان گفت كه عواطف شعري اين مجموعه غالباً از نوع عواطف فردي است كه در قالب غزل مدرن و امروزي بيان شده است. تسلط شاعر در كاربردي لطيف و جديد از دايره واژگاني وسيع و فنون و آرايه هاي ادبي، او را در بيان احساسات و انديشه هاي دروني اش موفق تر نموده است. در غزليات طريقي رگه هايي از عرفان و عارفانه سرايي نيز به چشم مي خورد كه با بهره گيري ادبي شاعر از ديوان حافظ و مولانا اين چاشني ادبي، مضمون و محتواي برخي از سروده هاي او قرار گرفته است.