علي فرامرزيہ
با نگاهي تاريخي به زندگي هنرمندان و با توجه و تعمق نسبت به روزگار و طرز
زندگي و هنرمنداني که مي شناسيم يا شنيده ايم، مي توان اهميت و نقش اقتصاد
را در زندگي آنها رديابي کرد و مورد شناسايي قرار داد. چه زندگي هاي هنري
که با عشق و شيفتگي آغاز شد و پس از چندي واقعيت هاي مادي خود را نماياند
و آن زندگي ها به جدايي رسيد و گاه تاراج شد و هنرمند ماند و واقعيت تلخ
فانتزي.چه جوانان با استعدادي که به خاطر ترس خانواده هايشان از بخش
اقتصادي زندگي هنري از ادامه خواست شان بازماندند و به کارمندان حقوق بگير
تبديل شدند.چه معتقد هنرمندان جواني که پس از چشيدن طعم تلخ زندگي روزمره
و نقش ماديات در آن به سمت و سويي کشيده شدند که به هيچ وجه خواست و
منظورشان نبود.چه حسادت ها، تنگ نظري ها، يکديگر را به زير کشيدن ها که به
رغم ده ها دليل و توجيه، ريشه در احتياجات مادي ما دارند.چه قدرت پرستي
ها، تملق گفتن ها و زير چتر ديدگاه خاصي رفتن هايي که ريشه در خاک نيازهاي
پولي هنرمند دارد.چه شهرت طلبي هاي بيمارگوني که ترس از بي پولي و نياز،
هنرمند را وادار به آن مي کند. با نگاهي گسترده به اين واقعيت ها و ده ها
نظير آن مي توان به اهميت و لزوم پرداختن به مساله يي به نام اقتصاد هنر
پي برد.لذا بنده معتقدم هر قدمي که در اين راه برداشته مي شود، بايد مورد
حمايت و پشتيباني قرار گيرد تا به تدريج تبديل به جرياني شود که فرهنگ
خريد هنري را در جامعه نهادينه و محصول هنري را به عنوان کالاي سرمايه يي
در اقتصاد جامعه معرفي کند.از آنجايي که اين نوشته به دليل برگزاري دومين
آرت اکسپو تهران (طبق اعلام وزارت ارشاد) فراهم آمده است، پس براي هرچه
بهتر برگزار شدن آن نکاتي را که به نظر مي آيد در حد توان و تجربه بازگو و
توفيق برگزارکنندگان را آرزو مي کنم.برگزاري هر آرت اکسپو (فروش هنري) سه
مرحله را طي مي کند.
1- قبل از برگزاري؛ شامل برنامه ريزي، اطلاع رساني و فرهنگسازي بين خريداران
2- برگزاري؛ طبيعي است هرچه منظم تر و باشکوه تر و پيش بيني شده تر باشد
مي تواند اطمينان خريدار را بيشتر جلب کند. کارشناسي شدن آثار چه به لحاظ
کيفيت هنري و چه از نظر قيمت از جمله عوامل موثر در فروش آثار است. مهم
ترين کار يک فروش در بخش برخورد با خريدار، ايجاد حداکثر اطمينان در او
است خصوصاً اگر خريد دولتي باشد اهميت آن را بيشتر مي کند. به همين جهت
داشتن بخش حسابداري مطمئن و قابل دفاع بسيار مهم است زيرا هرگونه مشکلي در
اين بخش مي تواند هم در خريدار و هم در توليدکننده محصول هنري يعني
هنرمند، توليد سوءتفاهم و شک کند.
3- پس از برگزاري؛ از آنجايي که اکثراً فروش هاي اکسپو (خصوصاً دولتي) پس
از برگزاري وجوه آن دريافت مي شود، چنانچه اين مهم از قبل پيش بيني نشود
مي تواند سخت ترين مرحله برگزاري يک آرت اکسپو شود و اگر اين بخش موفق
نباشد، مي تواند همه زحمات اکسپو را زير سوال ببرد، همچنان که در اکسپو
اول نيز ما در مورد بخشي از خريدها دچار اين مشکل بوديم.
اصولاً خريدهاي آرت اکسپوها به يکي از اين سه شکل انجام مي شود؛ 1- خريد
دولتي 2- بخش خصوصي و مردم3- توامان (خريد دولتي و بخش خصوصي)
خريدهاي دولتي معمولاً در کشورهايي انجام مي شود که مردم و بخش خصوصي هنوز
قدرت خريد يا باور به خريد آثار هنري را ندارند، لذا مسوولان دولتي براي
تقويت مالي هنرمندان و ايجاد فرهنگ خريد هنري در اقشار جامعه و گاه به
دليل انگيزه هاي سياسي و جلب نظر هنرمندان با اتکا به راهکارهاي پيش بيني
شده در قانون اقدام به خريد آثار هنري براي موزه ها، مراکز فرهنگي يا
ساختمان هاي دولتي و محل هاي عمومي مي کنند. طبيعي است توجيه مسوولان
دولتي و ايجاد باور جهت خريد در آنها از مراحل سخت هر برگزاري است چرا که
بودجه هاي دولتي از حساب و کتاب خاص خود پيروي مي کنند و مدعيان خاص خود
را دارند. چه بسا مسوولي در مدت برگزاري تحت تاثير جو حاکم برگزاري، خريدي
کند ولي در موقع پرداخت وجه با موانعي روبه رو شود که پرداخت را مشکل
کند.خطر ديگر خريدهاي هنري به تفکر و نوع نگاه آن دولت مربوط مي شود.
طبيعي است در دولت هايي که ايدئولوژي خاصي حاکم است، آثاري خريداري مي شود
که با آن تفکر هماهنگي بيشتري دارد و ضمناً براي آن مسوول دولتي نيز خريد
آن آثار مشکلي ايجاد نمي کند. در نتيجه پس از مدتي ما شاهد آثاري خواهيم
بود که صرفاً به قصد فروش در اکسپو کشيده شده اند و از کيفيت و انگيزه
هنري بي بهره هستند. (اکسپويي) واضح است هر چه نگاه مسوولان بازتر و دايره
سليقه آنها گسترده تر باشد، کمتر هنرمند گرفتار خودسانسوري مي شود و مشکل
مذکور به حداقل خواهد رسيد. دومين شکل خريد مربوط به بخش خصوصي شامل مردم
و بنگاه هاي مالي است. معمولاً اين نوع خريد در جامعه هايي شکل مي گيرد که
فرهنگ خريد هنري جا افتاده باشد و محصولات هنري توانسته باشند خود را به
عنوان کالاي سرمايه يي تثبيت کنند. اين نوع پشتوانه مالي براي جامعه هنري
سالم ترين نوع است زيرا هم از تنوع خريدار برخوردار است و هم مشکلات خريد
دولتي را ندارد ولي براي رسيدن به اين مرحله چه در داخل و چه خارج از کشور
تلاش و روابط عمومي قوي لازم دارد. خوشبختانه در ايران به دليل وجود
نگارخانه هاي فعال و برگزاري فروش هاي گروهي متعدد و سابقه خريد هنري در
گذشته تا حدي خريد در بخش خصوصي جا افتاده است و مراکز اقتصادي خصوصي در
سال هاي اخير اقبال نسبتاً خوبي را نشان داده اند. فروش موفق آثار
هنرمندان نقاش در خارج از کشور نيز انگيزه کافي براي خريدهاي داخلي ايجاد
کرده است.سومين شکل خريد، خريد توامان (دولتي، خصوصي) است که به نظر مي
آيد با سابقه اکسپو قبلي دومين آرت اکسپو نيز از اين شکل فروش برخوردار
خواهد بود. به نظر بنده اين مطمئن ترين خريد در شرايط کنوني ايران است
زيرا هم از پشتوانه مالي دولت برخوردار است و هم تنوع خريد بخش خصوصي را
با خود دارد.در پايان آرزوي موفقيت عزيزان را دارم زيرا اگر خداي ناخواسته
موفقيت اکسپو مانند هر فروش ديگري در هر کدام از بخش ها با مشکل روبه رو
شود هم اعتبار اکسپو را زير سوال خواهد برد و هم هنرمند را به عنوان
توليدکننده اثر هنري دچار سرخوردگي و عدم اطمينان خواهد کرد و خريداران
عمده نيز نگاه خود را به خارج از مرزها معطوف خواهند کرد.
ہ نقاش و دبير اولين آرت اکسپو تهران