دستور رئيس جمهور براي يافتن راه حل بحران اقتصادي جهان

گروه اقتصادي؛ محمود احمدي نژاد رئيس جمهور روز گذشته در دو نامه متفاوت به علماي حوزوي و استادان دانشگاه خواستار تدوين الگوهاي نوين اقتصادي براي جهان شد. نامه هاي احمدي نژاد به بهانه بحران اخير غرب تدوين شده و در اين دو نامه گرچه سرتيتر آن دعوت کارشناسان حوزه و دانشگاه براي معماري جديد اقتصاد جهان است اما محتواي آن در تناقض آشکار با يکديگر است.رئيس جمهور در حالي از 200 استاد دانشگاه تقاضاي استمداد و ياري براي طرح ريزي اقتصاد سالم کرده است که در نامه به روحانيون به صراحت علم اقتصاد رايج در جهان را تحميل شده از سوي امريکا عنوان کرده است.براساس ديدگاه رئيس جمهور، علم اقتصاد کنوني با هدف تشويق روحيه فردگرايي و لذت جويي افراطي، توسعه فواصل طبقاتي، لشکرکشي ها و تجاوزها، کنار گذاشتن حلال و حرام از اقتصاد تحت پوشش تئوري ها از سوي ايالات متحده به مديران اقتصادي تحميل شده است. در چنين شرايطي رئيس جمهور دست به قلم شده و اين بار اقتصاددانان و روحانيون داخل را مخاطب قرار داده و از آنها براي کنار گذاشتن اين الگو کمک خواسته است.رئيس جمهور در نامه خود به اقتصاددانان بي توجه به اتهامات مطرح شده هفت سوال را با آنان در ميان گذاشته و خواستار پاسخگويي آنان به اين سوالات با هدف سالم سازي اقتصاد جهان شده است.متن نامه احمدي نژاد به علماي حوزه داراي دو محور کلي و طرح هشت سوال است. از پرده برون افتادن بحران هاي غرب در کنار انتقاد از علم اقتصاد و تاکيد بر به کارگيري احکام الهي محورهاي کلي نامه رئيس جمهور به علما است.براساس گزارش پايگاه اطلاع رساني دولت، احمدي نژاد در اين نامه تلويحاً با اشاره به پيش بيني هاي خود درباره بحران غرب نوشته است؛ بالاخره ضعف هاي بنيادين تئوري ها و نظامات اقتصادي سرمايه داري از پرده برون افتاد و نتايج مخرب آن بر فرهنگ، امنيت و سلامت جامعه بشري آشکار شد. تشويق روحيه فردگرايي و لذت جويي افراطي، توسعه فواصل طبقاتي و فقر در مقياس ملي و جهاني، زمينه سازي لشکرکشي ها و تجاوزها و اشغالگري ها، هدم کرامت و شرافت انساني و ارزش هاي والاي اخلاقي، توجيه تخلفات اقتصادي، معاملات ربوي و غش در معامله و کنار گذاردن حلال و حرام از اقتصاد تحت پوشش تئوري ها و معادلات و مدل هاي اقتصادي، تبيين سياست هاي اقتصادي گذرا و متغير دولت هاي امريکا و اعطاي عنوان علمي به آنان و تحميل به ساير کشورها و مديران اقتصادي به نام علم اقتصاد و برقراري حصار غيرقابل خدشه علمي پيرامون آن و از اين طريق گره زدن يک طرفه منابع و اقتصاد ساير ملت ها به اقتصاد سرمايه داري و باز کردن مسير انتقال مشکلات نظام سرمايه داري به ديگران و پرکردن خلأها و تامين هزينه ها و خسارات اين نظام از جيب ملت هاي مظلوم تنها بخشي از دستاوردهاي نظام اقتصادي مادي براي بشريت امروز است که انعکاس آن امروز دامن کشورهاي واضع و عامل را گرفته است. احکام الهي در بخش اقتصاد ضامن سلامت جامعه، کرامت انساني، رشد پايدار و عدالت و انصاف در روابط اقتصادي و در خدمت تعالي و کمال جامعه و انسان است. تحت حاکميت قوانين الهي، رشد اقتصادي و عدالت نه در تضاد با يکديگر بلکه در همراهي و مقوم هم هستند. عدالت بدون رشد اقتصادي توزيع فقر و رشد اقتصادي بدون عدالت، توسعه نابرابري است. دولت نه کارفرما بلکه خادم و خدمتگزار، هادي و حامي تلاش هاي سازنده و مثبت اقتصادي و متعادل کننده و ضامن توسعه و تحکيم عدالت در روابط است. به رغم وجود چارچوب هاي نظري براي شکل دهي يک اقتصاد سالم، انساني، پويا و عادلانه و همچنين فراهم بودن محمل هاي قانوني و اجتماعي براي مهندسي مدل هاي اقتصادي مبتني بر احکام الهي، هنوز در عرصه عمل، کار چنداني انجام نشده است.

امروز همراهي همه علما و دانشمندان علوم اقتصادي و اجتماعي دانشگاه ها و حوزه هاي علميه براي سازماندهي يک کارشناسي عالمانه و مجاهدت انساني و ملي در طراحي و تدوين و اجراي الگوهاي نوين اقتصادي نه تنها در مقياس ملي بلکه براي عرضه به جهان بشريت يک ضرورت فوري است. اميدوارم آن استاد گرانقدر با صرف وقت و با ارسال نظرات پيرامون سوالات زير زمينه را براي يک هم انديشي ملي و تاريخي بين همه نخبگان اقتصادي و اجتماعي کشور به خصوص صاحب نظران حوزوي و دانشگاهي بيش از گذشته فراهم سازند. درخواست مشابهي از استادان و متخصصان دانشگاهي نيز شده است و اميد است با دريافت نظرات، مقدمات يک همايش تخصصي مشترک پيرامون موضوع طي يک ماه آينده مهيا شود. دبيرخانه کارگروه اقتصادي آماده دريافت نظرات عزيزان است.

نامه به اقتصاددانان

احمدي نژاد گرچه در سخنراني هاي مختلف تلويحاً برخي مباني علم اقتصاد را مورد ترديد قرار داده و حتي از حذف تئوري در کارهاي دولت سخن گفته اما به دنبال بحران اخير بار ديگر اقتصاددانان را به حضور طلبيده است.پيش از اين، او دو بار ميزبان اقتصاددانان بود؛ بار اول از 57 اقتصاددان منتقد که درباره عملکرد دولت وي به مردم نامه سرگشاده نوشته بودند دعوت کرد تا ميزبان آنان باشد و بار ديگر در جريان طرح تحول اقتصادي از جماعت اقتصاددانان براي بهره گيري دعوت به عمل آورد. در هر دو ديدار اکثريت حاضران بر دو نکته اجماع داشتند. به دليل کثرت اعضا مباحث از حوزه کلي فراتر نرفت و رئيس جمهور در جلسات سوالاتي طرح کرد که پاسخ به هر سوال آن نيازمند وقت و زمان گسترده يي بود. به هر روي نامه نوشته شده سومين درخواست رياست جمهوري از اقتصاددانان است. درخواست براي هم انديشي درخصوص پايه ريزي جديد اقتصاد جهاني در مقطعي صورت گرفته که صرف نظر از اتهامات وارد شده به علم اقتصاد، بسياري از شرکت کنندگان در نشست هاي قبلي معتقدند هنوز هيچ آثار عملي در مورد وعده داده شده از سوي دولت مشاهده نشده و حتي توصيه هاي کلي اقتصاددانان در اين نشست از سوي دولت مورد توجه قرار نگرفته است.در چنين فضايي که ميان اکثريت اقتصاددانان و رئيس جمهوري وجود دارد، محمود احمدي نژاد بار ديگر و در سومين تلاش آنان را براي تدوين الگويي جهاني با همکاري علماي حوزه و دانشگاه دعوت کرده است. اين در حالي است که در تدوين برنامه پنجم توسعه اقتصاددانان برجسته کشور را از نهاد برنامه ريزي کنار گذاشته اند و معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي از همکاري حوزه و استادان اقتصاد براي تدوين برنامه پنجم بهره مي برد.با اين حال احمدي نژاد در نامه يي از 200 اقتصاددان دعوت کرده است در طرح ريزي جديد اقتصاد سالم، پايدار و پويا مشارکت کنند.متن نامه احمدي نژاد به اقتصاددانان به اين شرح است؛ مطمئن هستم بحران اقتصادي غرب که در حال گسترش به تمام جهان است، دغدغه خاطر شما نيز هست. با آشکار شدن ناکارآمدي هاي نظام اقتصادي فعلي حاکم بر جهان، به طور طبيعي سوالات فراواني ذهن انديشمندان و اصلاح گران را به خود مشغول کرده است؛ سوالاتي که پاسخ آنها را نمي توان در مکاتب اقتصادي رايج يافت و به نظر مي رسد شرايط جديد به گونه يي مباني اين مکاتب را به چالش کشيده است. اين مکاتب اگرچه الگوهاي متعدد براي رشد توليد را ارائه مي کند ليکن اغلب در برابر مسابقه مصرف و چگونگي آن ساکت و نسبت به فاصله طبقاتي روزافزون و گسترش فقر بي تفاوت هستند. تورم، عدم ثبات و بحران هاي مالي و کالايي، سفته بازي و مبادلات صوري از پيامدهاي الگو هاي رايج اقتصادي به ويژه رويکرد ليبراليستي است که موجب ناامني پايدار در زندگي بخش عظيمي از مردم جهان و شکاف فزاينده و عميق ميان مردم و حاکمان شده است.بحران اخير نشان مي دهد ابزارهاي مالي که براي ايجاد امنيت و مقابله با نوسانات، عدم اطمينان و تلاطم هاي بازارهاي کالايي به کار گرفته شدند، با به حاشيه راندن سرمايه حقيقي موجب عدم قطعيت و توسعه ناامني در بازار شده اند و معاملات غيرواقعي تودرتو و نشر اوراق بهادار بي بها و چند دست چرخاندن آنها و صادرات جهاني آنها تحت عنوان جهاني سازي، سرمايه و ايجاد حباب هاي گوناگون، سلامت اقتصادي را مختل کرده و به سرمايه هاي حقيقي و سالم لطمه وارد کرده است. اختلال ناشي از عدم نظارت بر بازارهاي مالي با توجيه خودتنظيمي آن، به وضعيتي رسيده است که دولت ها براي نجات بازار و صدالبته با هزينه مردم، براي ايجاد تعادل در آن وارد کار شده اند.سفته بازان و سرمايه سالاران رشد يافته بر بستر روابط ناسالم و خودتنظيمي، بدون مهار التهاب حاکم بر بازار، بي هيچ احساس مسووليتي صحنه را خالي کردند تا هزينه ها از منابع مردمي پرداخت شود که نه نقشي در ايجاد اين وضع و نه بهره يي از آن داشته اند.در اثر ترويج باور به نقش زيربنايي اقتصاد در زندگي انسان و تبليغ غيرمتعارف آن، اصولاً فرهنگ، اخلاق و ارزش هاي انساني و اعتقادي و سنت ها و باورها به تابعي از الزامات و مناسبات اقتصادي تنزل يافته و قابل اندازه گيري و مبادله و معامله شدند و اين گونه شد که مي بينيم. دوست خوب به نظر مي رسد وقت آن رسيده است که با هم انديشي و تلاش جمعي، براي سوالات اساسي پيرامون وضع موجود پاسخ مناسب بيابيم و با نگاهي مجدد به راه طي شده، مباني عملي و نظري اقتصاد سالم، پويا و پايدار که در خدمت برادري، صلح و عدالت باشد، را طرح ريزي کنيم.اميدوارم با همکاري و مشارکت در اين مجاهدت ملي و انساني، دوستان و کشور خود را در يافتن پاسخ صحيح سوالات زير ياري کنيد.

حاشيه هاي دو نامه

نامه نگاري هاي رئيس جمهوري حاوي چند نکته تامل برانگيز است.اول آنکه دولت نهم در آستانه آخرين سال مسووليت خود و در هنگامه اتمام برنامه چهارم، به جاي تمرکز بر تدوين برنامه پنجم و جمع بندي نتايج و عملکرد برنامه چهارم به دنبال طراحي الگوي جديد براي اقتصاد به جاي الگوي سرمايه داري آن هم نه در سطح ملي بلکه در سطح جهاني است.تعقيب اين هدف در حالي که دولت نتوانسته با درآمد 200 ميليارد دلاري نفت رشد اقتصادي هدف برنامه را محقق کند، جاي سوال دارد.بحران اخير که بازارهاي مالي را با تکانه هاي زيادي روبه رو کرده، تورم در کشورهاي غربي را به سطح حداکثر هشت درصد رسانده. اين در حالي است که در سه سال اول مسووليت دولت نهم تورم از 12 درصد به حدود 30 درصد رسيده است و دولت تاکنون هيچ برنامه يي براي مهار آن ارائه نکرده و حتي به شکل هاي مختلف در حال توجيه بالاترين نرخ تورم در 10 سال اخير است.دست آخر اينکه در شرايطي متوسط رشد سرمايه گذاري بنا بر آمار بانک مرکزي از 9 درصد در هشت سال منتهي به سال 83 به 8/4 درصد در سه سال اخير رسيده و حجم سالانه واردات از 30 ميليارد دلار به 50 ميليارد دلار در همين مدت افزايش يافته. رئيس جمهور از علماي حوزه و اقتصاددانان پاسخ سوالاتي را جويا شد که به نظر نمي رسد پاسخ به آن در مقطع کنوني درمان اقتصاد ايران باشد. در عين حال سوالات طرح شده بسيار کلي و پراکنده است و پاسخ روشن به آنها بعيد است.

خاتمي خواستار تضمين راي مردم شد
گروه سياسي؛ هفته گذشته رئيس موسسه بين المللي گفت وگوي فرهنگ ها و تمدن ها سفري يک روزه به آلمان داشت و در دانشگاه فرايبورگ با موضوع امتناع يا امکان گفت وگوي ميان اسلام و غرب به سخنراني پرداخت. وي در حاشيه اين سفر مصاحبه يي با رسانه هاي گروهي آلمان داشت.به گزارش پايگاه خبري ياري، سيدمحمد خاتمي در اين مصاحبه در پاسخ به پرسش خبرنگاري درخصوص کانديداتوري او ضمن تاکيد مجدد بر اينکه براي بازگشت عملي به سياست علاقه يي ندارد، اعلام تصميم نهايي خود درخصوص آمدن يا نيامدن را به آينده واگذار کرد.رئيس دولت اصلاحات همچنين در پاسخ به پرسشي درخصوص شروط اعلام شده از سوي او گفت؛«مردم بايد باور بکنند و بدانند قهرمان خود آنها هستند نه اينکه در انتظار قهرماني باشند که آنها را نجات دهد. اگر اين حالت به صورت خودآگاه در ملت ما پيدا شود هيچ چيز نمي تواند آينده و سربلندي و پيشرفت اين کشور را تهديد کند.»خاتمي ويژگي هاي شرايط مطلوب از نظر خود را نيز برشمرد؛ «آنچه براي من مهم بوده و هست اين است که انتخابات درست انجام شود و گزينه هاي مختلفي که گرايش هاي مختلف دارند حضور داشته باشند و مردم بتوانند با دست باز انتخاب کنند و انتخابات با آزادي انجام شود و تضمين اينکه راي مردم تعيين کننده است.»رئيس جمهور سابق کشورمان همچنين در پاسخ به اين پرسش که دوست دارد چه کسي رئيس جمهور آينده امريکا شود، اظهار داشت؛«دوست دارم کسي رئيس جمهور شود که قدر ملت امريکا و اهميت نقشي که امريکا مي تواند در سرنوشت بشر داشته باشد را بداند. من خواستار دولتي هستم که همانطور که قانون اساسي امريکا خواسته نه تنها نماينده آزادي ملت امريکا بلکه داراي رسالت براي کمک به آزادي و پيشرفت همه دنيا باشد.» خاتمي درباره سياست خارجي کشور بعد از انتخابات رياست جمهوري هم نگاه خود را اينگونه بيان کرد؛ «در دهه گذشته آنچه بر عالم و آدم حاکم بود بسيار نگران کننده بود. شما مي دانيد که سياست من سياست تنش زدايي و اعتمادسازي بود، ما نه تنها با همسايگان روابط بسيار خوبي برقرار کرديم، سوءتفاهمات را نيز رفع کرديم. در دنيا هم گام هاي مهمي برداشتيم. نمونه اش ارتباطاتي بود که بنده با کشورهاي اروپايي داشتم. استقبالي که آنها مي کردند و احترام متقابلي که به همديگر داشتيم حتي با امريکا نيز گام هاي مثبتي برداشته شد. ما از امريکا لطمه هاي بزرگي خورده ايم. امريکا سياست بسيار بدي در ظرف نيم قرن گذشته در قبال ما اعمال کرده است. کودتا، حاکميت بر سرنوشت اقتصادي، سياسي، نظامي و فرهنگي ايران، تبديل ايران به ژاندارم خودش در منطقه، حمايت يکي از سيستم ها در رژيم هاي مستبد و فاسد و بعد از انقلاب هم تحريک ها و رفتارهايي که بسيار اين سوءتفاهم ها را بيشتر کرد. طبعاً در ايران هم عکس العمل هايي بود که لازمه انقلاب بود و طبعاً بدبيني ها را در امريکا قوي کرد اما مي توانست اين مسائل تداوم پيدا نکند. در دوره من و آقاي کلينتون هر دو طرف مي خواستيم در مسير رفع سوءتفاهم و نزديکي بيشتر گام برداريم البته ما اصول و مواضعي داشتيم که به هيچ وجه حاضر نبوديم آنها را زيرپا بگذاريم. تشنج زدايي به معني دست برداشتن از اصول و منافع ملي نبود ولي فکر مي کنم حتي در دوران کلينتون بدترين تحريم ها بر ما تحميل شد. بعد از روي کار آمدن نومحافظه کاران که وضع ما بسيار بدتر شد. اولين گامي که برداشته شد ايران را به عنوان محور شرارت معرفي کردند. آن هم وقتي که اگر تفاهم و سياست ايران نبود امريکا در افغانستان با مشکلات بسيار بزرگي روبه رو مي شد.پرسش درباره مواضع دکتر سروش هم بخش ديگري از سوالات رسانه هاي گروهي آلمان را تشکيل مي داد که خاتمي در پاسخ به آنها گفت؛ اولاً فکر نمي کنم کسي آقاي سروش را تکفير کرده باشد. دکتر سروش يکي از متفکران نامدار زمان ماست. دوم اينکه اين بحث، بحث تازه يي نيست، در طول تاريخ اسلام ديدگاه هاي مختلف در اين زمينه وجود داشته؛ متفکران و فيلسوفان بحث هايي در اين زمينه داشته اند. من معتقدم هم محتواي قرآن وحي است و هم آنچه هست کلام خداست. آن مشکلي که شما گفتيد طور ديگري قابل حل است. اگر بگوييم وحي الهي به اين معنا نيست که تمام آنچه در قرآن آمده براي همه زمان ها، مکان ها و انسان ها بايد عيناً اجرا شود. ما اجماع بين همه مسلمانان داريم که قرآن ناسخ و منسوخ دارد يعني آيه يي بوده است و در زمان خود پيغمبر از اعتبار اجرايي افتاده است. به علاوه احکام و مسائلي که هست براي حل مشکلاتي بوده که در آن زمان و مکان وجود داشته. اين به اين معنا نيست اگر زمان و مکان عوض شد باز هم عيناً همان ها مي تواند اجرا شود.فکر مي کنم مساله يي که گفته شد زمان و مکان دو عنصر تعيين کننده در اجتهاد اسلامي هستند؛ اجتهاد اسلامي اگر وجود داشته باشد بسياري از مسائلي که متعلق به زمان ماست و احکام خاص خود را مي طلبد که متعلق به زمان هاي گذشته بوده و زمانش عوض شده همه اينها قابل اجتهاد است.اگر بگوييم قرآن آمده عقل انسان را تعطيل کند هم جفاي به انسان کرده ايم و هم جفاي به اسلام

بارندگي در شمال و غرب کشور
استان هاي شمالي و غربي کشور امروز و فردا آسمان ابري خواهند داشت و سازمان هواشناسي براي اين استان ها، تراکم ابر و بارش هاي پراکنده را پيش بيني کرده است.همچنين اهالي استان هاي مرکزي و شرقي کشور نيز شاهد آسماني صاف و نيمه ابري هستند بارش هاي پراکنده و رگبار نيز براي استان هاي شرقي و شمال شرقي پيش بيني شده است.