پایگاه اُرُدیست های سوئد

Swedish Orodists
 
الرئيسيةجستجوأحدث الصورثبت نامورود
< class="" height="25"> link

https://i.servimg.com/u/f30/20/32/02/33/orodis68.jpg

فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
زندگینامه فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ
بازتاب جهانی فلسفه اردیسم
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در تاجیکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری چک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در گینه استوایی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در آفریفای جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کره جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی
بازتاب اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در پورتوریکو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوگاندا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بحرین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایسلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مقدونیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایران
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوکراین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تونس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لتونی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور چین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جیبوتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور الجزایر
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کانادا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پرو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در نیکاراگوئه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آرژانتین
بازتاب اُرُدیسم در بوسنی و هرزگوین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در قرقیزستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در ارمنستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گویان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در لوکزامبورگ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در مجارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
المواضيع الأخيرة
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:20 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:16 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:14 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لوکزامبورگ The philosophy of Orodism in Luxembourg
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:13 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور The philosophy of Orodism in Singapore
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:11 am

كساني كه Online هستند
در مجموع 15 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 15 مهمان

هيچ كدام

بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 237 و در تاريخ السبت مارس 06, 2010 6:21 pm بوده است.
ورود
نام كاربر:
كلمه رمز:
ورود اتوماتيك در بازديدهاي بعدي: 
:: كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
فرشته بیژنی
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
حمیده ناصری
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
admin
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
مهران عبدالهی
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
ستاره عباسی
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
Sarvenaz
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
فرهاد رمضانی
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
زیبا
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
پروانه منفرد
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 
سارا رستمیان
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_rcapگفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Voting_bar1گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Vote_lcap 

 

 گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
mehrnoosh
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
mehrnoosh


تعداد پستها : 802
سن : 34
از ایشان سپاسگزاری شده : 118
امتیاز : 58576
Registration date : 2008-10-24

گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Empty
پستعنوان: گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد   گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Emptyالثلاثاء أكتوبر 28, 2008 1:09 pm

گفت وگو با علي ربيعي




راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد


گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Rabiee3
گروه سياسي، حامد طبيبي؛ از روزي که طبقه
يي به نام کارگر در ايران اعلام موجوديت کرد تا به امروز، افزون بر نيم
قرن مي گذرد. اين جريان اجتماعي در مقاطع زماني مختلف به ايفاي نقش
پرداخته و در وقايع اجتماعي و سياسي آن اثرگذار بوده است. اعتصاب هاي صنفي
و سياسي در اعتراض به سياست هاي رژيم پهلوي قبل از پيروزي انقلاب و
اعتراضات صنفي براي بهبود وضعيت شغلي و معيشتي پس از انقلاب از جمله شاخصه
هاي رفتاري اين جريان پرنفوذ اجتماعي است، اما بدون شک مقطع انتخابات
داراي شرايطي متفاوت است؛ «انبوهي» کارگران و آراي قابل توجه اين طبقه
براي هر کانديدايي سرنوشت ساز خواهد بود. اينچنين است که دفاع از حقوق
مالي و معنوي کارگران به طور معمول يکي از شعارهاي ثابت کانديداهاي
انتخابات مجلس و رياست جمهوري در ادوار گذشته بوده است. در عين حال اين
اصلاح طلبان هستند که معتقدند ميل به «تغيير وضع موجود» در ميان تشکل ها و
جريانات کارگري، آنها را به اين جناح سياسي نزديک تر ساخته است. نيازها و
خواسته هاي امروز کارگران در يک «بازخواني تاريخي» موضوعي بود که با دکتر
علي ربيعي در ميان گذاشته شد. اين تحليلگر و استراتژيست سياسي - اجتماعي
داراي پژوهش هاي ارزشمندي در حوزه «رفتار شناسي انتخاباتي، سياسي و
اجتماعي» ايرانيان است. مشاور ارشد امنيتي دولت اصلاحات، در حوزه مطالعات
امنيتي هم فعال بوده و به تاليف کتاب پرداخته و هم از اين روست که نگاه
حاکميت در کشورهاي «پيراموني» به جنبش هاي اجتماعي را مورد واکاوي قرار
داده است.ربيعي معتقد است که واردشدن دولت ها به مسائل کارگري از سر وظيفه
مطلق نيست بلکه هدف اصلي آن کنترل اين طبقه است. در عين حال پس از اينکه
نظام انتخابات و راي گيري هم فراگير مي شود، دولت ها از دو جهت کارگران را
بااهميت تلقي مي کنند؛ نخست جهت کسب آرا و دوم کنترل اجتماعي و امنيتي و
جلوگيري از روز افزون شدن مطالبات اين قشر. شايد براي بسياري اين سوال
مطرح شده باشد که اين استاد دانشگاه چگونه و براساس چه تجربياتي به شوراي
مرکزي خانه کارگر راه يافته و به عنوان يک پژوهشگر مسائل کارگري شهره شده
است؟ وي از رهبران اعتصاب مشهور کارکنان شرکت جنرال موتورز در سال 56 است
که در آستانه پيروزي انقلاب به وقوع پيوست؛ اعتصابي که سرآغاز اعتراضات
کارگري در بحبوحه انقلاب به شمار مي رفت که با مقاصد کاملاً سياسي و براي
سقوط رژيم شاه برنامه ريزي شده بود. ربيعي در گفت وگوي خود با اعتماد با
نقبي به گذشته، از مقطع ظهور جريانات و تشکل هاي کارگري در ايران تا مقطع
فعلي را مورد بررسي قرار داده و در پايان به تحليلي از رفتارهاي انتخاباتي
آنها پرداخته است. پاسخ هاي مشاور دولت اصلاحات به سوالات ما در پي مي آيد
.

کارگران در ايران با عناويني مانند جنبش، طبقه، جريان و تشکل شناخته مي
شوند. دغدغه ها و خواسته هاي اين طبقه تاثيرگذار اجتماعي از زمان شکل گيري
تاکنون اگرچه با تغييراتي همراه بوده اما روح کلي خود را حفظ کرده است.
خواسته هاي امروز آنها با بررسي سير تحولات اين جنبش موضوع گفت وگو با علي
ربيعي است. اين پژوهشگر و استراتژيست اجتماعي - سياسي در گفت وگوي تفصيلي
خود با اعتماد به بررسي تاريخي پيرامون جنبش کارگري و اثرگذاري آن بر فضاي
سياسي کشور پرداخت.

---

- آيا آماري از ميزان مشارکت سياسي جريانات کارگري در انتخابات
دوم خرداد 76 يا انتخابات پس از آن وجود دارد؟ در کتاب «جامعه شناسي
تحولات ارزشي» که به رفتار راي دهندگان در آن انتخابات مي پرداخت، به برخي
ارقام اشاره شده است. عددي در ذهن شما نيست؟


به طور کلي در ايران، آماري از آراي طبقات اجتماعي وجود ندارد. تقريباً
شيوه آمارگيري ما به نحوي نيست که اينگونه تقسيم بندي ها را به دست دهد.
تقسيم بندي هاي ما در حوزه آمار معمولاً جغرافيايي است. به عنوان مثال مي
توان آراي مناطق شمالي و جنوبي تهران را بررسي کرد يا اينکه مناطق تقريباً
مذهبي نشين يا روستانشين يا حاشيه نشين تهران را به طور تفکيکي مورد
مطالعه قرار داد اما نمي توان آمار مشارکت دانشگاهيان، زنان يا کارگران را
استخراج کرد مگر اينکه قبل از انتخابات به مراکز اصلي تجمع اقشار مختلف
رفته و ميزان و گرايش آنها به حضور در انتخابات را محاسبه کرد. اين نوع
فعاليت تنها قبل از انتخابات ممکن است.

- امکان نظرسنجي دقيق چطور؟ تشکل ها و اتحاديه هاي صنفي در اقشار مختلف اين امکان را دارند؟

نظرسنجي را مي توان انجام داد اما گرفتن آمار و اطلاعات از ميزان مشارکت
کار دشواري است. نظرسنجي قبل از برگزاري انتخابات صورت مي گيرد اما آمار و
اطلاعات بعد از انتخابات محاسبه مي شود. شيوه هاي آمارگيري نمي تواند مشخص
کند چه طبقه يي به چه ميزاني مشارکت داشته است.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
mehrnoosh
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
mehrnoosh


تعداد پستها : 802
سن : 34
از ایشان سپاسگزاری شده : 118
امتیاز : 58576
Registration date : 2008-10-24

گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Empty
پستعنوان: رد: گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد   گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Emptyالثلاثاء أكتوبر 28, 2008 1:11 pm

- جريانات و طبقه کارگر در شرايط فعلي چه مطالبات و نيازهايي
دارند؟ به نظر شما دغدغه هاي آنها صرفاً صنفي و معيشتي است يا نيم نگاهي
هم به حوزه سياست دارند؟


براي اين منظور، نيازمند بررسي سابقه تاريخي جريانات و تشکل هاي کارگري هستيم.

- از دوران مشروطه؟

خير از دوره پهلوي را در اين فرصت مورد بحث قرار مي دهيم يعني دوراني که
کارگران به عنوان يک طبقه ظهور کردند. در اروپا طبقه کارگر محصول دوران
مدرن است و در ايران هم محصول دوره يي است که مدرنيزاسيون آغاز مي شود. به
طور کلي انقلاب صنعتي در اروپا چند پديده جدي را با خود به همراه داشت که
البته در اينجا درصدد شکافتن پديده هاي اقتصادي و اجتماعي موسوم به مدرن -
يعني پس از انقلاب صنعتي - نيستيم. اما به اجمال مي توان به مهاجرت بيش از
حد به شهرها و گسترش شهرنشيني ، تغيير بافت جمعيت، تغيير در شيوه معيشت و
نوع درآمد مردم اشاره کرد. طبقه کارگر در اين مقطع به عنوان جمعيتي قابل
توجه در شهرهاي تازه صنعتي شده پديد آمد. به اعتقاد من اگر حزب را براي
حکومت هاي مدرن - دولت - ملت هاي جديد - يک الزام تلقي کنيم آنگاه تشکل
هاي کارگري نيز در جوامعي که يکي از اصلي ترين فعاليت هاي آن صنعت است،
الزام زندگي نوين به شمار مي رود. به هر حال خصوصيت اصلي دوره صنعتي،
تغيير فاز کشاورزي به صنعت و مطرح شدن صنعت و مشاغل مرتبط با آن به عنوان
فعاليت اصلي زندگي مردم شناخته شد. معمولاً زماني که شيوه درآمد مردم
تغيير مي کند، تغييرات زيادي به تبع آن ايجاد مي شود. حتي فلسفه هاي نظري
هم شروع به توليد شدن مي کند و تحولات زيادي در همه عرصه ها به وقوع مي
پيوندد. بررسي ها نشان مي دهد سابقه مطالعاتي پيرامون طبقه کارگري چندرشته
يي است.

- يعني علاوه بر مطالعات اجتماعي، بقيه علوم هم به اين مقوله پرداخته اند؟ دليل آن چيست؟

بله، مطالعات مديريتي در راستاي افزايش توليد، به مطالعه در طبقه کارگر
پرداخته که البته سنت هاي قوي مطالعاتي در حوزه مديريت داراي سابقه طولاني
است.

اگرچه انگيزه هاي اوليه براي مطالعه در حوزه کارگري به افزايش توليد بازمي
گردد اما به تدريج روانشناسي صنعتي هم طبقه کارگر را مورد توجه قرار مي
دهد. مطالعات علوم رفتاري در رشته مديريت، توجه به کارگر و مشارکت آن در
روابط اجتماعي و سياسي نيز بخش ديگري از مطالعات در اين حوزه را تشکيل مي
دهد. نتيجه اين مطالعات، نوعي هويت بخشي به طبقه کارگر است. در واقع
هنگامي که مجموعه مسائل مربوط به کارگران در کنار مسائل کاري آنها مورد
توجه قرار گرفت، مطالعات مديريتي آرام آرام به ساير ابعاد مانند تشکل ها و
جريانات کارگري هم کشيده شد.

- ساير حوزه هاي مطالعاتي بر چه اساسي به سراغ مطالعات کارگري رفتند؟

مطالعات اقتصادي با بررسي نقش کارگران در عامل هزينه در واحد هاي صنعتي
آغاز شد. عرضه و تقاضاي نيروي کار هم سبب شد مطالعاتي پيرامون نيازهاي
جنبش کارگري در حوزه اقتصاد گسترش يابد. اينکه هر کدام از اين مطالعات چه
اثري بر کارکردهاي طبقه کارگر داشته، موضوعي گسترده است که به مجالي ديگر
نياز دارد. مطالعات توسعه به ارزش ثروتي که کار کارگران در جامعه ايجاد مي
کند، مي پردازد و به همين سبب نياز هاي نيروي انساني مشغول به کار که
تعداد زيادي از آنها کارگر هستند و رابطه برآورده شدن نيازها با شتاب
توسعه مورد توجه قرار مي گيرد. مطالعات جامعه شناسي هم قوي ترين سنت
مطالعاتي است که کارگران را به عنوان يک طبقه اجتماعي مورد تحليل قرار مي
دهد. به هر حال همه اين مطالعات، اهميت طبقه کارگر در شرايط جديد جهان پس
از انقلاب صنعتي را مورد تاکيد قرار مي دهد.

- صرف نظر از اثرات مطالعات حوزه هاي مختلف روي طبقه کارگر، چه عامل يا عوامل ديگري سبب هويت بخشي به اين قشر شده است؟

اصلي ترين عامل، عامل سياسي است. فکر مي کنم اگر جدي ترين عامل اقتصادي
موثر بر جريانات کارگري را انقلاب صنعتي در نظر بگيريم، ظهور فلسفه
سوسياليسم در آلمان به عنوان يک کشور صنعتي اروپايي و گسترش آن به کشور
انگلستان و سپس ساير کشورهاي اروپايي به هويت بخشي به جنبش کارگري کمک
کرد.

در واقع پس از سلسله وقايع و تبعات پس از جنگ جهاني دوم، آغاز جنگ سرد و
ظهور قدرت کمونيستي در دنيا در کنار تلاش کمونيست ها با ايدئولوژي
مارکسيستي براي برهم زدن توازن قدرت در جهان با تکيه بر طبقه کارگر - چه
در اروپا و چه در کشورهاي جهان سوم - تاثيرات زيادي بر جنبش کارگري داشت.
از ديگر سو مقابله نظرات ليبراليستي يا مطالعات مدرنيزاسيون در مقابل
مطالعات سوسياليستي و کمونيستي در کنار پشتوانه سياسي اين مطالعات، همه در
هويت بخشي به جريانات کارگري موثر بودند.

.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
mehrnoosh
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
mehrnoosh


تعداد پستها : 802
سن : 34
از ایشان سپاسگزاری شده : 118
امتیاز : 58576
Registration date : 2008-10-24

گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Empty
پستعنوان: رد: گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد   گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Emptyالثلاثاء أكتوبر 28, 2008 1:12 pm

- اينکه احزاب چپ در دنيا توجه بيشتري به کارگران داشته اند به معني بي توجهي احزاب راستگرا به اين طبقه است؟

خير، احزاب راست هم از بعد ديگري کارگران را مورد توجه قرار دادند. آنها
براي اينکه دايره نفوذ احزاب چپگرا را محدود کرده و کارگران را از سازمان
راي آنها خارج کنند، ناگزير بودند شعارهاي کارگري هم سر بدهند. در چنين
مقطعي است که کارگران براي اصحاب سياست و قدرت بسيار پراهميت مي شوند. به
اعتقاد من تشکيل وزارت کار يا نهادهايي شبيه به آن در سراسر جهان در اين
دوره را بايد در راستاي نوعي کنترل و اداره کارگران براي حکومت کردن
ارزيابي کرد. دولت در اينجا به عنوان منجي ميان کارگر و کارفرما وارد عرصه
مي شود.

- عده يي معتقدند اين يک نقش پوششي است چون در مقاطعي دولت خود بزرگ ترين کارفرماي کارگران به شمار رفته است.

واردشدن دولت از سر وظيفه مطلق نيست بلکه هدف اصلي آن کنترل اين طبقه است.
در عين حال پس از اينکه نظام انتخابات و راي گيري هم فراگير مي شود، دولت
ها از دو جهت کارگران را بااهميت تلقي مي کنند؛ نخست جهت کسب آرا و دوم
کنترل اجتماعي و امنيتي و جلوگيري از روز افزون شدن مطالبات اين قشر.

- اهميت طبقه کارگر براي دولت ها به دليل تعداد آنها و تاثيري است که مي توانند بر جريان انتخابات بگذارند؟

بله، جمعيت زياد است و در واقع عمده افراد تشکيل دهنده نيروي کار يک
جامعه، کارگران هستند نه کارمندان. اما بحث مهم ديگر که مطالعات زيادي هم
در مورد آن صورت گرفته، اين است که کارگران به طور معمول در جوامع صنعتي،
ناراضيان اصلي وضع موجود هستند يعني چپ هاي تا به آخر چپ. البته منظور من
چپ به معناي اصلي و کلاسيک آن است نه آنچه در ايران مصطلح شده است.
کارگران همواره به دنبال تغيير و شرايط بهتر هستند و من از همين نکته
استفاده کرده در پايان گفت وگو به تحليل آراي کارگري در انتخابات ايران
خواهم پرداخت که به عنوان مثال آراي داده شده به آقاي خاتمي در انتخابات
هفتم و هشتم و آراي ريخته شده به نفع احمدي نژاد در انتخابات نهم از سر
«تغيير خواهي» جامعه و خصوصاً طبقه کارگر بوده است. به بحث خود بازگرديم.
قبل از اين دوران، هنگامي که در امريکا کارگران صنعت چاپ اعتصاب مي کنند،
حق اعتصاب به رسميت شناخته شده و حمايت هاي دولت، پشتوانه هاي حقوقي را هم
براي کارگران اين کشورها ايجاد مي کند. هنگام اين اعتصاب که قبل از جنگ
جهاني دوم است، اولين تشکل هاي کارگري اعلام موجوديت مي کنند.

- در ايران از چه زماني کارگران به عنوان يک طبقه جدي وارد معادلات سياسي و مطالعات علوم مختلف مي شوند؟

در ايران مباحث کارگري از دوره سلطنت پهلوي اول آغاز شد، جايي که سيلو،
راه آهن و کارخانه قند و شکر حول و حوش برخي مناطق تهران مانند اطراف محله
جواديه، نازي آباد و ميدان راه آهن تاسيس شد. در واقع «طبقه 3» تهران در
اين مناطق شروع به شکل گيري کرد. هنگامي که آلمان ها راه آهن را ساختند،
سيلوها نيز در کنار آن ساخته شد و آن منطقه جامعه شناسي خاص خود را پيدا
کرد. کارخانه دخانيات در همان «دايره» تاسيس و پالايشگاه تهران هم در
مناطق جنوب شهر فعلي راه اندازي شد. به اين ترتيب مناطق کار و زندگي
کارگران در منطقه جنوب غرب تجميع پيدا کرد و به اين ترتيب جواديه، راه آهن
و شوش وارد ادبيات شدند. البته ما صنعت چاپ را قبل از اين اتفاقات در کشور
داشتيم اما فعاليت قابل توجهي از آنها ديده نشد. جمعيت قابل توجه کارگري
زماني شکل مي گيرد که آلمان ها به ايران آمده و صنعت را با خود به کشورمان
مي آورند و اين يک نقطه عطف به شمار مي رود. بسياري از مطالعاتي که در
خصوص جنبش کارگري در ايران صورت گرفته اصلاً به اين امر توجه نداشته، در
حالي که نقطه عطف شکل گيري جنبش کارگري را بايد قبل از جنگ جهاني و حضور
آلمان ها در ايران دانست. من خودم متولد آن دوران هستم، پدر من از
مهاجراني بود که به راه آهن پيوست و من در محله جواديه رشد کردم و در واقع
به نوعي در اين تحولات زندگي کردم. البته اين مساله جامعه شناسي خود را
دارد که چه افرادي و از چه مناطقي دور هم جمع شده و چه انگيزه هايي را
دنبال مي کردند. بعد از اين مرحله تا مدتي حرکت و اتفاق خاصي در جريانات
کارگري رخ نمي دهد تا زماني که برنامه هاي روستويي در ايران به مرحله اجرا
گذاشته مي شود.

-در چه سالي اين برنامه اجرا شد؟

1342؛ وقتي اين برنامه ها اجرا مي شود باز هم يک نقطه عطف و جهشي
در شکل گيري طبقه کارگر در ايران رخ مي دهد. الگوي مطالعاتي که نظريه
مدرنيزاسيون پيرامون کشورهاي جهان سوم انتخاب مي کند در کشورهاي آسيايي،
ايران است و در امريکاي جنوبي هم چند کشور مدنظر قرار مي گيرند اما ايران
در اين باره پيشگام است.

- چرا ايران به عنوان «مورد مطالعاتي» انتخاب مي شود؟ اين مساله حاصل جهان دوقطبي وقت بوده يا نگراني هاي ايالات متحده درباره ايران؟

يکي از دلايل اصلي آن نزديکي ايران به اتحاد جماهير شوروي است.
غربي ها بر اين اعتقاد بودند در ايران نبايد انقلاب صورت گيرد. منابع
سرشار نفتي ايران و اهميت ايران در خاورميانه، کشورمان را براي ايالات
متحده بسيار مهم ساخته بود و آنها اهميت زيادي براي ثبات ايران قائل
بودند. فشار براي اجراي برنامه مدرنيزاسيون به پهلوي دوم به همين دليل
بود. براي اينکه مارکسيست ها در امريکاي جنوبي، همسايه کناردستي ايالات
متحده نشوند آن کشورها هم هدف برنامه مدرنيزاسيون قرار گرفتند. تا زماني
هم که مارکسيست ها به فعاليت خود ادامه مي دادند اين جدال وجود داشت. در
عين حال ظرفيت هاي ايران را هم نبايد از نظر دور داشت. انقلاب مشروطيت،
ملي شدن صنعت نفت و ديرينه بودن اين صنعت در ايران هم سبب توجه به ايران
شد. ممکن است به اين سخنان من ايراد گرفته شود که مگر غير از اين مقاطع
تاريخي جريانات کارگري در ايران وجود نداشته. باز هم تاکيد مي کنم صرفاً
در اين گفت وگو به نقاط عطف اشاره مي کنم. مطالعه يي در کتاب جامعه شناسي
تحولات ارزشي انجام دادم و به اين نتيجه رسيدم که از سال 1345 تا 1375
جمعيت شهرنشين و روستانشين ايران به طور کامل جابه جا شده است. در سال
1345 ، 7/38 درصد جمعيت شهرنشين در ايران وجود دارد و 3/61 درصد
روستانشين. اين ارقام تا سال 1375 جابه جا مي شود، به اين صورت که در آن
سال 3/61 درصد جمعيت در شهرها و 7/38 درصد جمعيت در روستاها ساکن هستند.
اين آمار به طور قطع امروز دستخوش تغييرات زيادي شده است که مي تواند
موضوع تحقيقات جامعه شناسي قرار گيرد
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
mehrnoosh
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
mehrnoosh


تعداد پستها : 802
سن : 34
از ایشان سپاسگزاری شده : 118
امتیاز : 58576
Registration date : 2008-10-24

گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Empty
پستعنوان: رد: گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد   گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Emptyالثلاثاء أكتوبر 28, 2008 1:12 pm

- از منظر وقايع تاريخي، چه نمونه هايي در آن دوره نارضايتي کارگران را نشان مي دهد؟

تعدادي اعتصاب در دهه 50 به وقوع پيوست اما اعتصاب نزديک به
روزهاي پيروزي انقلاب مربوط به کارکنان شرکت جنرال موتورز و تعدادي از
کارخانجات نساجي بود. اعتصاب کارگران جنرال موتورز از اين رو داراي اهميت
مضاعف بود که اين شرکت متعلق به امريکا بوده و همچنين به دليل واقع شدن در
جاده مخصوص کرج در نزديکي تهران بازتاب هاي زيادي به همراه داشت. داخل
پرانتز بد نيست به اين نکته هم اشاره کنم که آن اعتصاب را من به راه
انداختم،

-يعني شما هم کارگر آن کارخانه بوديد؟

من در قسمت کنترل کيفيت آن کارخانه مشغول به کار بودم و به اتفاق
چند تن از دوستان، آن اعتصاب را به راه انداختيم. البته سند اين موضوع در
تحليل يکي از مارکسيست ها موجود است.

-اين موضوع در سال 57 رخ داد و بعد از آن دستگاه امنيتي رژيم پهلوي با شما برخورد نکرد؟

خير. در سال 56 اين اعتصاب رخ داد و من پس از آن براي مدتي
متواري شدم و آنها نيز مرا اخراج کردند. بعد از آن به من پيغام دادند و با
اخذ تعهد کتبي به کار خود برگشتم. اعتصاب کارکنان شرکت نفت اما به دليل
وقوع در سال پيروزي انقلاب، نقش کارگران را ملموس تر ساخت اما مطالعات
نشان مي دهد در صنايع سيمان، ساختمان، نساجي و الکترونيک هم اعتصاب هايي
به وقوع پيوست.

-معمولاً حرکت هاي اجتماعي در سال هاي نزديک به انقلاب، سياسي است تا صنفي. کارگران آيا همچنان به دنبال خواسته هاي صنفي خود بودند؟

خير. اعتصاب هاي سال هاي نزديک به انقلاب عمدتاً داراي اهداف
سياسي است. يعني جنس اعتراض جنرال موتورز کاملاً سياسي بود و کمتر خواسته
هاي صنفي در آن ديده مي شد. در واقع اعتصاب هايي از نوع جنرال موتورز و
کارکنان صنعت نفت را مي توان «اعتصاب براي تغيير سيستم حکومتي» نام نهاد.

پس از پيروزي انقلاب کشور داراي شرايط بسيج عمومي است و هيچ جنبشي مفهوم
خاص خود را ندارد. تعبيري که امام دارد با اين مضمون که «مردم در صحنه؛
همه با هم» داراي بار جامعه شناسي است با اين مفهوم که ماهيت طبقاتي و
جنبشي مدنظر نيست و اين جزء خواص انقلاب است. هژموني نظري جنگ پس از
انقلاب هم سبب مي شود خصلت هاي جنبشي به لايه هاي زيرين برود. در دوران
مهندس موسوي براي چند سال، دستمزد سالانه کارگران افزايش نيافت اما هيچ
اتفاقي رخ نداد. بسياري از کارگران در جبهه حضور داشتند و آنهايي که در
شهرها مشغول کار و توليد بودند هم موقعيت کشور در حال جنگ را درک مي کردند.

-کارگران رفتارهاي جنبشي را از چه زماني آغاز کردند؟

از ميانه جنگ، تضادهاي جنبشي به تضادهاي عمده کشور ميان دو جريان چپ سنتي و راست سنتي سوق پيدا مي کند.

در طول دوران جنگ، تضادهاي طبقاتي جنبش کارگري در پشت چپ سنتي مي ايستند
که مخالف جريان بازار بودند. اوج اين مساله را مي توان در دو قانون کار
دولت مهندس موسوي ديد. قانون کاري که شش وزير کابينه آورده و در آنجا به
کارگر لقب «اجير» داده شده و رابطه کارگري- کارفرمايي به نوعي رابطه موجر-
مستاجري تقليل داده شده بود و قانون کار مقابل آن که تفاوت هاي عمده يي
داشت.

-آن شش وزير چه کساني بودند و قانون کار مقابل آنها از سوي چه کساني در کابينه مهندس موسوي پيشنهاد شد؟

نمي خواهم نام آن شش وزير را ببرم اما در خصوص جريان مقابل، روزي
مهندس موسوي به من گفت گروهي براي بررسي قانون کار تشکيل شود و طلبه فاضلي
با نام آقاي سيدمحمد خاتمي هم بايد در ميان شما باشد. من آن روز آقاي
خاتمي را نمي شناختم اما از آن روز پايه دوستي و نزديکي ما شکل گرفت.
محوريت جريان هم برعهده مهندس بهزاد نبوي به عنوان وزير صنايع سنگين
کابينه بود و من، آقاي خاتمي و آقاي سرحدي زاده هم در اين گروه عضو بوديم.
بعدها مجلس به قانون کار پيشنهادي ما راي نداد و به مجمع رفت که البته در
دوران وزارت آقاي سرحدي زاده و با دخالت امام(ره) اين مساله حل شد. من در
اينجا يک بحث جامعه شناسي دارم. از يک سو هژموني جنگ وجود دارد و در مقابل
نياز تغييرخواهي کارگران در پشت يک جريان سياسي که احساس مي کنند حامي
آنهاست قرار گرفته است. در اين مقطع است که امام(ره) با ادبيات نظري و
تعابيري مانند جنگ فقر و غنا و اينکه «يک موي کوخ نشينان را به کاخ نشينان
نمي دهم» به حمايت از اين طبقه مي پردازند. در واقع ايدئولوژي انقلاب خود
بخشي از نيازهاي جنبش کارگري را پاسخ مي دهد و آنها ديگر نيازي به مبارزه
براي به دست آوردن خواسته هاي خود نمي بينند.

-اينجا ما با تغيير فاز جريانات کارگري مواجه هستيم.اين سخن شما
به اين مفهوم است که آنها ديگر خواسته «تغيير» را نداشته و به مدافع سيستم
بدل شده اند.


بله،کارگران به جريان سياسي که حامي تحقق اين خواسته ها است
گرايش پيدا کردند. در همين سال ها است که تشکل هاي کارگري شکل مي گيرد. در
سال هاي ابتدايي انقلاب، مفهوم شورا که از مفاهيم مورد تبليغ انقلاب است
در جامعه گسترش مي يابد و سنديکاها به شوراها و اتحاديه ها تغيير نام
دادند. شوراهايي که در کارخانه ها تشکيل شدند شوراهاي در خدمت توليد و جنگ
بودند و ما شاهد شکل گيري تشکل هاي جديد بعد از انقلاب هستيم. خانه کارگر
هم محصول همين دوران است. اما هر چه جلوتر مي رويم به موازات جنگ، اختلاف
گرايش هاي سياسي در درون دولت هم افزايش مي يابد. هر دو جناح دولت مهندس
موسوي شروع به تشکل سازي در جريانات کارگري کردند.

-دو جريان حاضر در دولت چه نيازي به حمايت هاي کارگري داشتند؟

هم به اهرم آراي کارگري نياز دارند و هم اهرم کنترلي. اما به طور
معمول به دليل خاصيت چپ، اين جناح چپ بود که در اين زمينه موثرتر عمل کرد.
در همان دوران هم جنبش کارگري به رغم زندگي سخت معيشتي که حاصل شرايط
بحراني جنگ بود به دليل آنکه در راس حاکميت، امام(ره) را حامي خود مي بيند
همچنان به عنوان مدافع سيستم عمل مي کند و اين يک روانشناسي بزرگ امنيتي
است که در نگاه تيزبين امام(ره) وجود داشت. هنگامي که يک جنبش احساس کند
در درون حاکميت داراي پايگاه و وزنه است. با شرايط نامطلوب اقتصادي و صنفي
خود هم کنار مي آيد. در حالي که اگر جنبش وضعيت بسيار مطلوبي داشته باشد
اما اميدي به آينده و نوع سيستم اداره کشور نداشته باشد آنگاه به «تغيير»
خواهد انديشيد. دولت در زمان جنگ به نوعي گرايش به طبقات پايين تر جامعه
داشته و آنها هم دولت را حامي خود مي بينند و اختلاف ميان راست و چپ در آن
مقطع که به نظرات اقتصادي هم کشيده شده بود به تعامل با جريانات کارگري در
دوران جنگ کمک شاياني کرد.

-اين روند در اواخر دوران جنگ و اوايل دولت سازندگي چه تغييراتي پيدا کرد؟

در اواخر دوران جنگ و اوايل دوره سازندگي، بحث هاي تعديل اقتصادي
و خصوصي سازي گسترش پيدا کرد. ساختار سياسي- اجتماعي جامعه هم دچار
تغييرات وسيعي شد و اساساً سياست کشور به سمت سياست هاي توسعه يي ميل پيدا
کرد. در اينجا جنبش کارگري وجود دارد و تشکل ها نيز دور جديدي از فعاليت
خود را آغاز مي کنند. آنها به آثار اين دوره اعتراضاتي داشتند.

-و اين اعتراضات به رسميت شناخته شد؟

به طور کلي، ساختار دولت در ايران نمايندگي طبقه خاصي را برعهده
ندارد. بحث مهمي وجود دارد و آن اينکه فلسفه دولت در ايران، تمايلي به
طبقات ميانجي نداشته و به وجود واسطه ميان خود و جامعه اعتقاد ندارد.
فلسفه دولت در ايران رابطه مستقيم پذير است. اين مفهوم از انقلاب اخذ شده
و هنوز ترک نشده است. اشکالي که بعد از انقلاب به وجود آمد اين بود که هر
چه به جلو حرکت کرديم دولت بايد به سمت ايجاد طبقات اجتماعي «ميانجي» ميان
خود و جامعه حرکت مي کرد اما اين اتفاق رخ نداد.

-اما برخي معتقدند وجود تشکل ها و احزاب با شعار و آرمان انقلابي گري در تناقض است.

اين مساله ربطي به شعار انقلاب ندارد. گسترش تشکل ها، احزاب و
ايجاد طبقه به عنوان نياز لاينفک دنياي جديد مي تواند با شعار انقلاب صورت
بگيرد.

در اوايل انقلاب به دليل شکل نگرفتن ساختارها، به عنوان نياز وقت، مسوولان
به گفت وگوي مستقيم با مردم مي پرداختند. بنابراين با وجود اين شرايط،
اينکه جنبش کارگري يا هر جنبشي بتواند وسيع، گسترده و «واسطه» شود، امکان
پذير نيست. جنبش کارگري داراي خاصيت تغييرخواهي است و اين جزء مشخصه هاي
آنان است.مشکل ديگر هم به ساخت سنتي اقتصاد ايران بازمي گردد که تمايلي به
روابط صنعتي ندارد. بيشتر گرايش فعالان اقتصادي در ايران به «صيفي کاري»
است؛ يعني بتوان به سرعت به پول رسيد. در واقع آنها علاقه مند به سرمايه
داري تجاري و نه سرمايه داري صنعتي هستند. اگر به مصادره هاي تاريخ ايران
نگاه شود اين معنا بهتر دريافت مي شود. تاکنون ثروت يک تاجر مصادره نشده و
همه مصادره ها صنعتي بوده است. اگر از فردي يک دارايي به وضوح ديده شود،
مصادره مي شود و اين يک بحث فرهنگي است.تفکر ساخت و توليد در بين ما وجود
ندارد و دولت به ساخت و ساز در اين حوزه مي پردازد.با وجود آنکه دولت
سازندگي علاقه مند به خصوصي سازي بود اما خصوصي سازي به طور عمده باز هم
جزء فلسفه دولت نيست. اکنون هم به واسطه اصل 44، نوعي خصوصي سازي به طور
خصوصي صورت مي گيرد؛ يعني برخي نهادها يا شرکت هاي بيمه يي، شرکت هاي
دولتي را خريده و اتفاقي رخ نمي دهد.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
mehrnoosh
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
mehrnoosh


تعداد پستها : 802
سن : 34
از ایشان سپاسگزاری شده : 118
امتیاز : 58576
Registration date : 2008-10-24

گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Empty
پستعنوان: رد: گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد   گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد Emptyالثلاثاء أكتوبر 28, 2008 1:13 pm

-مفهوم خصوصي سازي از نظر شما چيست؟

خصوصي سازي به اين معنا است که «طبقه ميانجي» شکل بگيرد. در
اينجاست که تشکل هاي کارگري يا ساير اقشار اجتماعي معنادار و توانمند مي
شوند. حتي طبقه سرمايه دار صنعتي هم براي خود هويت خواهد يافت و تاکنون
طبقه متوسط صنعتي در ايران شکل نگرفته است. بنابراين وضعيت تشکل هاي
اجتماعي همچنان ثابت است. اکنون هم به نظر من نيازهاي جنبشي در شکاف هاي
بزرگي که در جامعه ايران وجود دارد، پنهان شده است. شکاف هاي متعددي مانند
شکاف هاي ارزشي، قومي، طبقات فرودست و بالادست سبب شده تا نيازهاي جنبشي
هم تحت تاثير اين نيازها عمل کند. تشکل هاي کارگري نيز در حال حاضر به
عنوان يک تشکل ميانجي قدرتمند نمي توانند به ايفاي نقشي بپردازند.

-در انتخابات دوم خرداد و پس از آن، چقدر به سمت ساخت اين نهادهاي
ميانجي حرکت شد،آيا نياز تغييرخواهي کارگران بيدار شده بود يا دچار تغيير
فاز شده بود؟


به اعتقاد من بخشي از آرا در انتخابات را آراي سنتي و «تبعي»
تشکيل مي دهد. اين آرا فارغ از هر شعار و انگيزه يي، با انگيزه شعاري و
تبعيتي ريخته مي شود. همه کانديداها و دو جناح هم سهمي از اين آرا در
اختيار دارند اما جناح محافظه کار در اين دسته از آرا سهم بيشتري دارد.
دسته يي ديگر از آرا هم وجود دارد که در شرايط خاص به صحنه آمده و نوعي
مشارکت حداکثري را سبب مي شود. ترکيب اين دو دسته آرا، نتيجه يک انتخابات
را رقم مي زند. در شرايطي که مشارکت مردم پايين باشد، آراي سنتي سرنوشت
ساز خواهد بود و به دليل اينکه اصولگرايان سهم بيشتري دارند، با درصد
مشارکت پايين و تعداد راي اندک اما مطمئن، برنده انتخابات مي شوند.

-آراي جنبشي و جريانات کارگري در کدام يک از اين دو دسته طبقه بندي مي شوند؟

در دسته دوم. در واقع بخش کمي از کارگران ممکن است در آراي ثابت
قرار بگيرند و بخش اعظم آراي کارگري ريشه تغييرخواهي دارد. آنها يا
تغييرخواه رفتاري هستند يا گرايش به تغييرخواهي سياسي يا معيشتي دارند.

ما يک جريان تغييرخواه معيشتي در کشور داريم که استخوان بندي اصلي جنبش
کارگري را تشکيل مي دهد. کانديداهايي که آراي اين بخش را مي خواهند
معمولاً شعار تغييرخواهي معيشتي سر مي دهند.

-حتي اگر در دوره يي، آنها پوچ بودن شعارهاي حل يک شبه مشکلات را
لمس کرده باشند باز هم سراغ کانديدايي مي روند که شعارهايي از اين دست سر
دهد؟


در چنين شرايطي، رفتار کارگران به تصميم آنها برمي گردد. اينکه
يک جامعه چگونه به «تصميم آرا» مي رسد سرنوشت انتخابات را تغيير خواهد
داد. لذا بخش اعظم آراي آقاي خاتمي را تغييرخواهان سياسي و معيشتي با جلوه
هايي از غيرخواهي تشکيل مي دادند.انتخابات رياست جمهوري نهم تقريباً همين
گونه بود.يکي از کانديداها مي گفت مديران فعلي بايد بروند اما اعلام نکرد
چه کساني به جاي آنها خواهند آمد.کانديداي پيروز در مقابل کانديدايي که
نماد «وضع موجود» به شمار مي رفت با شعار تغيير آمد. به شعارهاي مطرح شده
دقت کنيد، گفته شد با پولي که از ريشه کن شدن مافياي نفتي و فساد اقتصادي
به دست مي آيد، زندگي مردم را درست مي کنيم. درست است که منتقدين رسانه
فراگيري براي يادآوري اين شعارها ندارند اما بايد از اين فرصت ها استفاده
شده و برخي شعارهاي انتخاباتي را براي مردم يادآوري کرد. اگرچه روح مبارزه
با فساد در همه جا هست و ما ترديد نداريم که فساد در يک سيستم اداري وجود
دارد. اين فساد در دوران انقلاب به پايين ترين سطح رسيد اما پس از آن خود
را بازسازي کرد با اين تفاوت که فساد شخصيت ها و افراد مسوول بالا کاهش
يافت. اما فساد نوع دوم در بدنه بيشتر شده است. در سه سال گذشته هم فساد
کاهش نيافته و امروز در پشت سپرهايي از شعارهاي تند، پنهان و به طور عميق
تر عمل مي کند. به طور کلي رابطه مستقيمي ميان تزريق پول نفت به جامعه- در
شرايطي که ظرفيت توليدي وجود ندارد- و افزايش فساد وجود دارد.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
گفت وگو با علي ربيعي : راي کارگران ريشه در «تغييرخواهي» دارد
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» تصويري/ اعتصاب کارگران و کشاورزان معترض در کلمبيا همچنان ادامه دارد
» ريشه بيماري هاي مزمن ايران از زبان دکتر علي اميني
» رئيس جمهور در جمع مردم خونگرم خرم آباد ريشه بي عدالتي را با وجود كارشكني ها خشك مي كنيم

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
پایگاه اُرُدیست های سوئد :: رویدادها :: اقتصادی و اجتماعی-
پرش به: