پایگاه اُرُدیست های سوئد

Swedish Orodists
 
الرئيسيةجستجوأحدث الصورثبت نامورود
< class="" height="25"> link

https://i.servimg.com/u/f30/20/32/02/33/orodis68.jpg

فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
زندگینامه فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ
بازتاب جهانی فلسفه اردیسم
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در تاجیکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری چک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در گینه استوایی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در آفریفای جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کره جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی
بازتاب اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در پورتوریکو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوگاندا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بحرین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایسلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مقدونیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایران
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوکراین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تونس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لتونی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور چین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جیبوتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور الجزایر
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کانادا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پرو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در نیکاراگوئه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آرژانتین
بازتاب اُرُدیسم در بوسنی و هرزگوین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در قرقیزستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در ارمنستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گویان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در لوکزامبورگ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در مجارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
المواضيع الأخيرة
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:20 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:16 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:14 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لوکزامبورگ The philosophy of Orodism in Luxembourg
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:13 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور The philosophy of Orodism in Singapore
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:11 am

كساني كه Online هستند
در مجموع 211 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 211 مهمان

هيچ كدام

بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 237 و در تاريخ السبت مارس 06, 2010 6:21 pm بوده است.
ورود
نام كاربر:
كلمه رمز:
ورود اتوماتيك در بازديدهاي بعدي: 
:: كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
فرشته بیژنی
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
حمیده ناصری
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
admin
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
مهران عبدالهی
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
ستاره عباسی
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
Sarvenaz
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
فرهاد رمضانی
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
زیبا
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
پروانه منفرد
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 
سارا رستمیان
علی شریعتی Vote_rcapعلی شریعتی Voting_bar1علی شریعتی Vote_lcap 

 

 علی شریعتی

اذهب الى الأسفل 
3 مشترك
نويسندهپيام
زیبا
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
زیبا


تعداد پستها : 1110
از ایشان سپاسگزاری شده : 479
امتیاز : 64080
Registration date : 2010-01-22

علی شریعتی Empty
پستعنوان: علی شریعتی   علی شریعتی Emptyالجمعة يناير 22, 2010 9:36 am

علی شریعتی در دوم آذر سال ۱۳۱۲ در مزينان، یک روستای سنتی کوچک، کنار کویر، در نزدیکی سبزوار دیده به جهان گشود. پدرش محمد تقی شریعتی، موسس کانون حقایق اسلامی و مادرش زهرا امینی، زنی روستایی متواضع و حساس بود. پدر پدر بزرگ علی، ملاقربانعلی، معروف به ... حکیم، مردی فیلسوف و فقیه بود که در مدارس قدیم بخارا و مشهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده ملاهادی سبزواری محسوب می‌شد.

در سال ۱۳۳۱، اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویارویی او و نظام حکومتی بود. در تاریخ تیر سال ۱۳۴۷ با پوران شریعت رضوی، یکی از همکلاسی‌هایش ازداوج کرد.

شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و تحصیلات عالی خود را در سال ۱۳۴۱ در فرانسه و در رشته تاریخ و جامعه‌شناسی مذهبی ادامه داد. در سال ۱۳۴۳ به ایران برگشت و در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری از سوی ساواک بود و متعلق به ۲ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران که به همان دلیل معلق مانده بود و در عین حال لازم‌الاجرا بود. بعد از بازداشت به زندان قزل‌قلعه در تهران منتقل شد. اوائل شهریور همان سال بعد از آزادی به مشهد برگشت.

از آبان ماه ۱۳۵۱ تا تیر ماه ۱۳۵۲، دکتر به زندگی مخفی روی آورد و متن سخنرانی هایش با اسم مستعار به چاپ ‌رسید. در تیر ماه ۱۳۵۲، دکتر در نیمه شب به خانه‌اش مراجعه کرد و دو روز بعد به شهربانی مراجعه کرد و خودش را معرفی کرد. بعد از آن روز به مدت ۱۸ ماه به انفرادی رفت.

شریعتی سپس در فروردین سال ۱۳۵۲ تحت شرایط ویژه‌ای آزاد شد که بر طبق آن اجازه تدریس، انتشار، و یا برپایی گردهمایی را چه به صورت خصوصی و چه عمومی نداشت. علاوه بر این، ساواک کلیه تحرکات او را به شدت زیر نظر داشت.

شریعتی این شرایط را نپذیرفت و تصمیم به هجرت از ایران گرفت. اما سه هفته بعد از ورود به سواتهمپتون انگلستان، روز 29 خرداد1356 به طرز مشکوکی از دنیا رفت. دلیل رسمی مرگ وی حمله قلبی اعلام شد. در ایران بسیاری از او با نام شهید یاد می‌کنند. شریعتی بر خلاف وصیت خود که خواسته بود بود وی را در حرم امام هشتم شیعیان در مشهد دفن کنند، در حرم حضرت زینب(س)، دختر علی پسر ابوطالب، در شهر دمشق به خاک سپرده شد.

http://www.kpf-khr.ir/%D9%81%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AA%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%DB%8C/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA/tabid/206/Default.aspx
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
ستاره عباسی
مدیر ارشد ( فرهنگ و هنر )
مدیر ارشد ( فرهنگ و هنر )
ستاره عباسی


تعداد پستها : 1304
سن : 38
آدرس : Aalborg University . Denmark
از ایشان سپاسگزاری شده : 325
امتیاز : 63381
Registration date : 2008-10-23

علی شریعتی Empty
پستعنوان: رد: علی شریعتی   علی شریعتی Emptyالجمعة يناير 22, 2010 10:45 am

ممنون عزیزم
زیبا جون چند سالته عزیز دلم ؟

اینم یه جمله برات
علي شريعتي : چه قدر نشنيدن ها و نشناختن ها و نفهميدنها که به اين مردم آسايش و خوشبختي بخشيده است.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
زیبا
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
زیبا


تعداد پستها : 1110
از ایشان سپاسگزاری شده : 479
امتیاز : 64080
Registration date : 2010-01-22

علی شریعتی Empty
پستعنوان: رد: علی شریعتی   علی شریعتی Emptyالخميس يناير 28, 2010 5:19 am

خانم ستاره عباسی
ممنون که این جمله از دکتر علی شریعتی رو برام نوشتید
کدوم خانم سنش رو گفته که من بگم؟
علی شریعتی 542612 علی شریعتی 534378
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
مح
ORODIST
ORODIST
مح


تعداد پستها : 163
سن : 36
آدرس : Vancouver
از ایشان سپاسگزاری شده : 68
امتیاز : 55008
Registration date : 2010-05-04

علی شریعتی Empty
پستعنوان: رد: علی شریعتی   علی شریعتی Emptyالثلاثاء مايو 04, 2010 7:35 am

خدايا کفر نمي‌گويم،

پريشانم،

چه مي‌خواهي‌ تو از جانم؟!

مرا بي ‌آنکه خود خواهم اسير زندگي ‌کردي.

خداوندا!

اگر روزي ‌ز عرش خود به زير آيي

لباس فقر پوشي

غرورت را براي ‌تکه ناني

‌به زير پاي‌ نامردان بياندازي‌

و شب آهسته و خسته

تهي‌ دست و زبان بسته

به سوي ‌خانه باز آيي

زمين و آسمان را کفر مي‌گويي

نمي‌گويي؟!

خداوندا!

اگر در روز گرما خيز تابستان

تنت بر سايه‌ي ‌ديوار بگشايي

لبت بر کاسه‌ي‌ مسي‌ قير اندود بگذاري

و قدري آن طرف‌تر

عمارت‌هاي ‌مرمرين بيني‌

و اعصابت براي‌ سکه‌اي‌ اين‌سو و آن‌سو در روان باشد

زمين و آسمان را کفر مي‌گويي

نمي‌گويي؟!

خداوندا!

اگر روزي‌ بشر گردي‌

ز حال بندگانت با خبر گردي‌

پشيمان مي‌شوي‌ از قصه خلقت، از اين بودن، از اين بدعت.

خداوندا تو مسئولي.

خداوندا تو مي‌داني‌ که انسان بودن و ماندن

در اين دنيا چه دشوار است،

چه رنجي ‌مي‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://farhang-tamadon.blogfa.com/
مح
ORODIST
ORODIST
مح


تعداد پستها : 163
سن : 36
آدرس : Vancouver
از ایشان سپاسگزاری شده : 68
امتیاز : 55008
Registration date : 2010-05-04

علی شریعتی Empty
پستعنوان: رد: علی شریعتی   علی شریعتی Emptyالثلاثاء مايو 04, 2010 7:40 am

خلاصه ای از خدا پرست سوسیالیسم .

شريعتي، خداپرست سوسياليست

نويسنده : سیدهاشم آقاجری

عصرنو:سه اصل طلايي که همچون سه ضلع به هم پيوسته مثلث انديشه دکتر شريعتي را مي سازد عرفان، برابري و آزادي است. اصل برابري که وي آن را در سوسياليسم جست وجو مي کرد در شخصيت صحابي صديق پيامبر يعني ابوذر نمادين مي شد. همان که نخستين کتاب ترجمه يي خود را با نام او آغاز کرد و ابوذر خداپرست سوسياليست نوشته شده جوده السحار را در سال 1334 ترجمه و منتشر ساخت و سرانجام نيز پس از دو ماه از گذشت به صحنه بردن نمايشنامه ابوذر و سخنراني وي در حسينيه ارشاد درباره ابوذر به سال 351، با يورش ساواک و پليس شاه به حسينيه و به تعطيلي کشاندن آن، نقطه پاياني شد براي فعاليت عمومي و علني شريعتي و به بند کشيدن او در کميته مشترک ضد خرابکاري رژيم شاه. اسلامي که شريعتي از آن سخن مي گفت اسلامي مترقي و فراتر از سه دستاورد سترگ انسان مدرن يعني اگزيستانسياليسم، سوسياليسم و دموکراسي بود که همچون دايره يي بر گرد اين سه ضلع مثلث قرار مي گرفت و بر مبنايي توحيدي، به طرح متعالي تر و برتر آنها در افق نوعي هستي شناختي توحيدي و انسان شناسي معنوي و اخلاقي مي پرداخت.

ابوذر در تاريخ اسلام، نخستين نماينده و مظهر اعتراض عليه ستم اشرافي، نظام طبقاتي و کنز اندوزي زير پوشش خلافت و اسلام است. هر چند که صداي اعتراض او عليه نابرابري سرانجام در سال 32 هجري در تبعيدگاه ربذه در گلو خفه شد اما جنبشي عمومي که سه سال پس از آن بر ضد بي عدالتي و نابرابري در توزيع بيت المال و همدستي ثروت و قدرت و اشرافيت جديد الولاده اسلامي در گرفت و به رغم همه کوشش هاي ميانجيگرانه و اصلاح طلبانه علي (ع) براي حل مسالمت آميز بحران و بر سر عقل آمدن دستگاه قدرت و خلافت و جلوگيري از خونريزي، سرانجام با کشته شدن خليفه سوم به پايان رسيد، نشانه آن بود که اعتراض ابوذر، انعکاس تضادها و نابرابري هايي بود که سرکوب او نه تنها مساله را حل نکرد بلکه به سرعت آنها را به بحران اجتماعي و سياسي مبدل ساخت. همان نابرابري ها و بي عدالتي ها و همين مطالبات عدالت خواهانه و برابري طلبانه بود که به طور خودجوش مردم به پاخاسته مدينه، کوفه، مصر و ... را متوجه علي کرد و مسلمانان به عنوان تنها بديلي که مي توانست پاسخگوي مطالبات عدالت طلبانه آنان باشد رو به سوي علي آوردند، او را به رهبري برگزيدند و با وي به عنوان خليفه مسلمين بيعت کردند و علي نيز در پاسخ به همين مطالبات و همان ضرورت ها بود که سياست ضد اشرافي و مساوات گرايانه خود را طي خطبه هاي متعددي که پس از خلافت ايراد کرد اعلام نمود؛ « به خدا سوگند اموال عمومي به تاراج رفته مردم را هر جا که بيابم به مردم باز مي گردانم، حتي اگر اشراف و صاحبان ثروت هاي به ناحق با آن ازدواج کرده و يا کنيزاني خريده باشند، زيرا در عدالت، گشايش براي مردم است و آن کسي که عدالت بر او گران آيد تحمل ستم براي او سخت تر است» (نهج البلاغه خطبه 15). و اينچنين بر سياست برابري گرايانه اقتصادي حکومت خود پاي فشرد؛« لوکان المال لي لسويت بينهم فکيف و انما المال مال الله» اگر مال، مال شخصي خودم نيز بود آنها را بين مردم به طور برابر توزيع مي کردم چه رسد به اين که مال، از آن خدا (و مردم) است.(نهج البلاغه خطبه 126). شريعتي، اسلام خود را اسلام ابوذري مي خواند و تشيع خويش را نه به مثابه يک فرقه در مقابل فرقه يي ديگر بلکه تداوم طبيعي چنان اسلامي مي دانست؛ اسلام و تشيعي که جهت گيري طبقاتي به نفع طبقات فرو دست و گرايش عدالت خواهانه و برابري طلبانه يکي از وجوه سازنده آن به شمار مي رود. ده سال پس از ترجمه و انتشار کتاب ابوذر خداپرست سوسياليست در درس اسلام شناسي دانشگاه مشهد به سال 1346 نيز آنگاه که پايه هاي اساسي اسلام را معرفي کرد، بر اصل برابري به عنوان يکي از اين پايه هاي اساسي تاکيد گذاشت. (اسلام شناسي مشهد صص 38-34) اصل برابري در ديدگاه اسلامي او علاوه بر زيربنايي اخلاقي، داراي زيربنايي فلسفي و علمي نيز هست. برابري حقوقي که برخاسته از برابري حقيقي و مبتني بر اصل هستي شناختي توحيدي و برادري انساني است (همانجا). با توجه به همين اصل ضد طبقاتي است که شريعتي درمقام استاد تاريخ اسلام و ايران و به هنگام ارائه تحليل هاي جامعه شناختي تاريخي و به عنوان مفسر- جامعه شناس اسلام، پيوسته بر و ضرورت جهت گيري ضد طبقاتي اسلام و تشيع تکيه مي کرد و از جمله مي گفت؛ در تمامي قيام هاي اصيل شيعي که به نتيجه رسيده است دو خصوصيت را مي بينيم، يکي تکيه گاه اجتماعي اش که دهقانان، بردگان و ملت هاي تحت فشار و استعمارزده بوده اند و ديگر جهت ضدطبقاتي و ضد فئودالي آنها را و همين جهت گيري است که هميشه از طرف دستگاه حاکم و مبلغان و روحانيان وابسته به طبقه اشراف و زميندار و... متهم مي شده است. (م، آ، 10، ص 102). عدالت به مثابه برابري، در ادبيات انساني مترقي عصر نو سوسياليسم نام گرفت که از نظر شريعتي بزرگ ترين کشف انسان جديد است(م،آ،4،ص161). سوسياليسم و آزادي دو بهشت او بود.

پس ابوذر تنها نماينده سوسياليسم در تاريخ اسلام و مکتب پيامبر نيست. او يک عارف خداپرست نيز هست. در پيوند اين سوسياليسم با خداپرستي و عرفان از يک سو و آزادي از سوي ديگر است که سوسياليسم، فراتر از امري اقتصادي، نوعي نگاه است؛ يک سوسياليست حتي نگاهش هم سوسياليست است، جامعه را، مردم را، طبقات و گروه ها و مقام ها و همه «ارزش»ها را و چه مي گويم؟ حتي رنگ ها و زيبايي ها را به گونه خاصي مي نگرد، بلکه «مي بيند»، جهان بيني ديگري دارد رفتار اجتماعي اش مشخص است. نه تنها عقلش که قلبش هم يک سوسياليست است. او هرگز همچون يک بورژوا عشق نمي ورزد. ممکن است مادي باشد اما ماديت او با ماديت يک پول پرست يا زندگي پرست متناقض است... يک سوسياليست ممکن است مذهبي باشد اما خدايي که مي پرستد، مذهبي که مي ستايد و پيامبري که از او پيروي مي کند با آنچه هم کيشان غير سوسياليستش معتقدند شباهتي ندارد.

سوسياليسم شريعتي، سوسياليسم ماترياليستي نيست. برخلاف تبليغات جناح ها و محافل مذهبي سرمايه داري يا پيشا سرمايه داري که مي کوشند تا در جوامع مذهبي هر گونه سوسياليسمي را بر چسب مارکسيسم مانند ماترياليست و ملحد زنند و بين دو مفهوم سوسياليسم و الحاد و بي ديني خلط کنند و عوام روحاني و غيرروحاني را بفريبند. سوسياليسم، نسبت منطقي، دروني و حتي تاريخي ملزمي با ماترياليسم و مارکسيسم ندارد. سوسياليسم پيش از مارکس وجود داشته است و مولود او يا ماترياليسم نيست». ماترياليسم يک عقيده نظري، يک مکتب خاص فلسفي است در حالي که سوسياليسم يک ايده آل انساني و يک ضرورت حياتي است. ماترياليسم مبحثي است که متفکران و دانشمندان بايد بدان بپردازند در حالي که سوسياليسم در مسير آرماني آزادي خواهي، حق طلبي و عدالت جويي انساني دعوتي است به نفي تبعيض و بهره کشي و افزون طلبي فردي و شرک طبقاتي (م،آ،4، ص364 و 360). ماترياليسم در نگاه شريعتي نه تنها با سوسيالسم ملازمه ندارد بلکه با آن، منطقاً ناساگاز است و عامل وارونگي، انحراف، تهي شدن آن از محتواي انساني و رهايي بخش، ماترياليسم همان کاري را با سوسياليسم کرد که فئوداليسم با مذهب کرد، فئوداليسم خداپرستي را که تجلي عشق، پرستش، جست وجوي کمال، معني و حقيقت نهايي جهان است و تکيه گاهش ارزش هاي انساني، به ابتذال کشاند... و ماترياليسم روح عدالتخواهي و عشق به برابري که معنوي ترين و ضدمادي ترين تجلي وجدان اخلاقي آدمي است... را قرباني کرد.(م،آ،5،ص263)

نقطه ضعف سوسياليسم اين است که آن را به ماده گرايي وصل کرده اند و در عمل هم به صورت دولت پرستي و اصالت دولتش در آورده اند و اصالت دولت هم بعداً به صورت اصالت رئيس دولت و رهبر درآمده است و اکنون اگر يک رهبر، يک آدم عمله بي شعوري مثل استالين باشد بايد تمام افکار فلسفي مان را در رابطه با سوسياليسم که يک بحث علمي است از آقاي رهبرمان بياموزيم، او هر چيز نوشت ديگر وحي منزل است(م،آ،2،ص78)

سوسياليسم دولتي، نه سوسياليسم که اقتدارگرايي و همسايه فاشيسم است. به علاوه شريعتي ضمن اينکه اقتصاد را يک اصل مي دانست، آنها را به عنوان زيربناي حيات انساني و جامعه و تاريخ مردود مي شمرد.او اکونوميسم و اصالت اقتصاد را ولو به نام سوسياليسم، خويشاوند فلسفي و اخلاقي بورژوازي و سرمايه داري تلقي مي کرد. سوسياليسم و سرمايه داري - چنان که گرايش آن را مي بينيم- هر دو از فلسفه زندگي، انساني شناسي و اخلاق به مرداب اکونوميسم افتاده اند... چه ماترياليسم فکري در نهايت به ... ماترياليسم اخلاقي منجر مي شود.(م،آ،2،ص110)

کساني که با شعار نان و اقتصاد آزادي و کرامت روح آگاه و آزاد و خلاق انسان را به بند مي کشند نه تنها نسبتي با سوسياليسم موردنظر شريعتي ندارند بلکه آدمي را تا سر حد يک حيوان علفخوار يا گوشتخوار، تنزل مي دهند و گوهر کمال وجود و آزاديخواه انسان را که سوسياليسم براي تحقق نهايي آن مي کوشد نفي مي کنند. از اين جهت سوسياليسم اکونوميست، همچون بورژوازي و بدتر از آن فاشيسم و توتاليتاريسم ايدئولوژي و نظامي ضد انساني است. «اقتصاد زيربنا نيست، دارد زيربنا مي شود. در اقتصاد سرمايه داري صنعتي» که اقتصاد زيربناي فرهنگ و هنر و ايمان و اخلاق است انسان، خود ساخته و پرداخته آن است، نه چنين بوده است غپيش از اين سرمايه داريف و نه بايد چنين باشد و با ويران کردن بناي سرمايه داري غنيز، بدون مکتبي انساني، معنوي و اخلاقي که ريشه در تفسيري معنوي و توحيدي از هستي و انسان داشته باشدف نه چنين خواهد بود. در چشم ما بورژوازي پليد است... نه تنها به اين علت که با توليد جمعي- در نظام صنعتي جديد- مغاير است محکوم است، بلکه بيشتر به اين علت که ضد انساني است و جوهر انسان را به تباهي مي کشاند و تمامي «ارزش ها» را به «سود» بدل مي کند... بنابراين سوسياليسم بدان گونه که ما تلقي مي کنيم... انسان را که تنها موجودي است که «ارزش» مي آفريند و به تعبير اسلام حامل روح خداست و رسالت اساسي اش در زندگي تکامل وجودي خويش است از بندگي اقتصادي در نظام سرمايه داري و زندان مالکيت استثماري و منجلاب بورژوازي آزاد مي کند...(م،آ،ص 92 و 93)

روشن است که به چه معنايي ما مارکسيست نيستيم و به چه معنايي سوسياليسم. مارکس به عنوان يک اصل علمي و کلي اقتصاد را زيربناي انسان مي گيرد و ما درست برعکس به همين دليل با سرمايه داري دشمنيم...

بزرگترين اميدي که به سوسياليسم داريم اين است که در آن انسان ايمان و انديشه و ارزش هاي اخلاقي انسان ديگر رو بنا نيست، کالاي ساخته و پرداخته زيربناي اقتصادي نيست، خود علت خويش است. در ميان دو دست «آگاهي» و «عشق» آب و گلش سرشته مي شود. تکامل تاريخ به سوي بيدار شدن خدا در انسان است.(م،آ،10،ص94)

سوسياليسم از ديدگاه شريعتي تنها يک سيستم «توزيع» نيست يک فلسفه زندگي است و اختلاف آن با سرمايه داري در شکل نيست در محتوا است. سخن از دو نوع انسان است. اما آن نوع سوسياليسمي که با سرمايه داري صرفاً در شيوه توزيع تفاوت دارد. سوسياليسم اکونوميست (اقتصادگرا)، اتاتيست (دولت گرا)، ماترياليست(ماده گرا) و در يک کلمه سوسياليسم واقعاً موجود عصر شريعتي. سوسياليسم سطحي، منجمد و محصور در ابتذال است که به قول خود او که سوسياليسم را که مي پرستم اما افسوس که چرا اينچنين اش کرده اند. سوسياليست يک ضد اقتصادي است، يک انسان فداکار مذهبي است. (م،آ،35 ص552) مذهب و سوسياليسم خويشاوند طبيعي يکديگرند، اما امروز مي بينيم که چگونه توانسته اند از نيرومندترين قدرت معنوي انسان- به خصوص انسان هاي محروم- يعني مذهب براي مقاومت در برابر تحقق برابري و انقلاب ضد طبقاتي و ضد سرمايه داري... غو نيز تحقق آزادي و دموکراسيف استفاده کنند و نيز چگونه توانسته اند خيلي از فلسفه هاي گوناگون و نظريات علمي را از جامعه شناسي گرفته تا بيولوژي براي محکوم کردن سوسياليسم استخدام نمايند و چنين وانمود کنند که رسيدن به سوسياليسم يعني رها کردن ارزش هاي اخلاقي، خدا پرستي، آزادي و معنويت. در صورتي که اين مفاهيم تنها در يک جامعه بي طبقه آزاد از افزون طلبي فردي است که مي تواند تحقق يابد. براساس اين مباني است که شريعتي، خود نيز همچون دوستش ابوذر يک «خداپرست سوسياليست» است و با همين مبناي توحيدي و سوسياليستي است که به نقد پيوند روحانيت با بازار و طبقات و صورتبندي هاي سرمايه داري و پيشاسرمايه داري پرداخته و با توجه به قرائت اسلامي خود از مالکيت، کار، استثمار و سوسياليسم است که پيوند فقه با فئوداليته و سرمايه داري را در گذشته و حال مورد نقادي قرار مي دهد. بحثي که موضوع بخش دوم نوشتار حاضر است.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://farhang-tamadon.blogfa.com/
 
علی شریعتی
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» دانلود کتاب : از شریعتی
» جملاتی زیبا از دکتر شریعتی
» آثار شریعتی در نمایشگاه بیروت .
» فعالیتهای شریعتی در کنفدارسیون دانشجویی در فرانسه

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
پایگاه اُرُدیست های سوئد :: همراه با مشاهیر :: همراه با مشاهیر-
پرش به: