تاريخ اين منطقه و زندگي مردمان ساكن در آن در واقع بخشي از تاريخ خليج فارس بوده و با آن پيوندي ناگسستني يافته است. پيش رفتگي اقيانوس هند كه امواج آن بر كناره هاي استان هاي سيستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان بوسه مي زند از زمان هخامنشيان به نام خليج فارس خوانده مي شده است. نزديكي خليج فارس به پايتخت دولت هخامنشي باعث توجه آنها به اين محدوده نيلگون شده و تسلط بر آن را در جهت حراست از كيان خود ضروري مي دانستند. از اينرو برخي از مورخان بر اين باورند كه بندرعباس در دوره هخامنشي وجود داشته و داراي اهميت بوده است. اين عنايت تا سلسله هاي بعدي نيز استمرار يافته به طوريكه طبق اسناد موجود تاريخي در دوران داريوش هخامنشي و انوشيروان ساساني كشتي هاي تجاري از خليج فارس و بنادر آن استفاده كرده و تا مرزهاي سبلان و حتي چين را در مي نورديدند.
بندرلنگه نيز در دوره هخامنشي از بنادر مهم تجاري خليج فارس بوده كه به دلايل تاريخي دستخوش سير قهقرايي مي گردد تا مجددا در قرون اخير اين بندر همراه با بندر كنگ كه در 5 كيلومتري آن قرار دارد داراي اهميت تجاري مي شود. اين بنادر در دوران سلسله هاي زنديه و قاجاريه، مركز تجارت مرواريد بوده و از رونق اقتصادي شايان توجهي برخوردار مي شوند، به نحوي كه بندركنگ در دوره قاجار به عروس بنادر اشتهار مي يابد.
جهانگردان عرب و اروپايي در سفرنامه هاي خود از رونق تجارت بازارهاي بزرگ و نظافت كوي و برزن شهرها سخن گفته اند. برطبق اين سفرنامه ها در هرمز قديم كوچه ها را با حصير و حتي در بعضي نقاط با قالي فرش مي كرده و براي جلوگيري از گرماي آفتاب پرده هاي كتاني زيبا بر پنجره ها مي آويختند. صدور انواع كالاهاي تجارتي مانند نيشكر، نيل، مرواريد و فرآورده هاي كشاورزي و دامي از هرمز به داخل ايران و هند و اروپا خود نشان از آباداني اين شهر مي دهد. گفته شده كه براي تيمور لنگ گوركاني بهترين انواع لولو و مرواريد را از هرمز به ارمغان مي آوردند. بعضي از آثار تاريخي به جا مانده در استان كه هر كدام مربوط به دوره اي از تاريخ ديرپا و پرفراز و نشيب اين خطه است منعكس كننده قدمت، ديرنگي و شكوفايي تمدن آن است.هر چند بيشتر آثار باستاني استان مربوط به دوران صفويه و بعد از آن است و اكثر بناهاي قديمي دستخوش تطاول طبيعت شده و يا با هجوم و تاراج اقوام تجاوزگر از ميان رفته است، ولي بعضي از اين آثار به جا مانده مانند قلعه فين كه تاريخ بناي آنرا زمان اردشير بابكان مي دانند و يا خرابه هاي شهر باستاني خربس در قشم كه مربوط به دوره مادها است. اين حقيقت را كه منطقه هرمزگان نيز از گذشته كانون و پذيراي تمدني كهن بوده، به اثبات مي رساند.
پس از رخداد رنسانس و بويژه انقلاب صنعتي كه نتيجه تبعي آن رشد كشورهاي اروپايي و گسترش استعمار و تجاوزگري در جهان بود، اقيانوس هند، خليج فارس و بنادر و جزاير واقع در آن مورد هجوم سوداگري غرب قرار گرفت. پرتغالي ها نخستين اروپائياني بودند كه اولين كشتي هاي خود را به فرماندهي واسكودوگاما در سال 1498 ميلادي و ناوگان بعدي را به فرماندهي البوكرك در سال 1507 ميلادي به خليج فارس اعزام داشتند. در سال 914 هجري شمسي كه حكومت مركزي ايران ضعيف و دستخوش تفرقه و بي سياستي بود، جزيره هرمز به تصرف ارتش متجاوز پرتغال درآمده و سيف الدين حاكم جزيره در نبردي نابرابر شكست خورد و متواري شد. پرتغالي ها بيش از يك قرن بر هرمز، كيش و بندرعباس مسلط بوده و مقدرات مردم آنرا در دست خود گرفتند. ساير دول استعمارگر اروپا نيز مانند انگليس و هلند و حتي فرانسه در كسب منافع تجاري از همتاي پرتغالي خود عقب نمانده و هر يك به نوبه خود سهمي از اين خوان گسترده مي خواستند تا اينكه سرانجام در سال 1031 هجري قمري شاه عباس صفوي با استفاده از رقابت موجود بين دول فوق و توسط سردار خود امام قلي خان با اقدام نظامي به سلطه 117 ساله پرتغاليها خاتمه داد. به پاس اين پيروزي بندر گمبرون به نام بندرعباس خوانده شد و رونق خود را از آن زمان آغاز كرد.
از تقسيمات كشوري بيشترين گستره استان هرمزگان تا سال 1345 در محدوده استان كرمان قرار داشت كه در اين سال به فرمانداري كل تبديل گرديد و سپس در سال 1346 به استان ساحلي و سرانجام در سال 1355 به استان هرمزگان تغغير نام پيدا كرد.
استان هرمزگان ترقي و بالندگي خود را كه از چند دهه قبل شروع شده، پس از انقلاب اسلامي با شتابي مضاعف ادامه داده و مي رود تا به يكي از استانهاي پيشرفته كشور تبديل شود