پایگاه اُرُدیست های سوئد

Swedish Orodists
 
الرئيسيةجستجوأحدث الصورثبت نامورود
< class="" height="25"> link

https://i.servimg.com/u/f30/20/32/02/33/orodis68.jpg

فلسفه اُرُدیسم چیست ؟ Orodism
زندگینامه فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ
بازتاب جهانی فلسفه اردیسم
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آمریکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ازبکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کلمبیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لهستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در تاجیکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور افغانستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مراکش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور برزیل
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نیجریه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نائورو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لیبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلژیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سریلانکا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فیلیپین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ژاپن
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اتیوپی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کرواسی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در جمهوری چک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در گینه استوایی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور صربستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور دانمارک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مالزی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اکوادور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور قزاقستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هائیتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور هندوراس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نپال
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تایلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایتالیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گرجستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در آفریفای جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بلغارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کامرون
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کره جنوبی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور نروژ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مکزیک
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اندونزی
بازتاب اُرُدیسم در جمهوری آذربایجان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور انگلیس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور عراق
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آلمان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در پورتوریکو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور غنا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اسپانیا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور فرانسه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ترکیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور روسیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بنگلادش
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پاکستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوگاندا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بحرین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایسلند
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور مقدونیه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور ایران
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور اوکراین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تونس
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لتونی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور چین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور جیبوتی
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور الجزایر
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کانادا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور پرو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در نیکاراگوئه
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آرژانتین
بازتاب اُرُدیسم در بوسنی و هرزگوین
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در قرقیزستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در ارمنستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور گویان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در لوکزامبورگ
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در مجارستان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور بوتان
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوبا
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کوزوو
بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سوئد
المواضيع الأخيرة
» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور آفریفای جنوبی The philosophy of Orodism in South Africa
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:20 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور کنگو The philosophy of Orodism in Congo
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:16 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور تانزانیا The philosophy of Orodism in Tanzania
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:14 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور لوکزامبورگ The philosophy of Orodism in Luxembourg
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:13 am

» بازتاب فلسفه اُرُدیسم در کشور سنگاپور The philosophy of Orodism in Singapore
من طرف الأحد فبراير 27, 2022 9:11 am

كساني كه Online هستند
در مجموع 11 كاربر Online ميباشد :: 0 كاربر ثبت نام شده، 0 كاربر مخفي و 11 مهمان :: 1 روبوت الفهرسة في محركات البحث

هيچ كدام

بيشترين آمار حضور كاربران در سايت برابر 295 و در تاريخ الأربعاء أكتوبر 16, 2024 7:50 pm بوده است.
ورود
نام كاربر:
كلمه رمز:
ورود اتوماتيك در بازديدهاي بعدي: 
:: كلمه رمز خود را فراموش كرده ايد؟
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
فرشته بیژنی
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
حمیده ناصری
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
admin
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
مهران عبدالهی
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
ستاره عباسی
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
Sarvenaz
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
فرهاد رمضانی
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
زیبا
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
پروانه منفرد
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 
سارا رستمیان
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_rcapترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Voting_bar1ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Vote_lcap 

 

 ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
Noshin
ناظم ارشد انجمن
ناظم ارشد  انجمن
Noshin


تعداد پستها : 794
سن : 29
از ایشان سپاسگزاری شده : 113
امتیاز : 61126
Registration date : 2008-11-14

ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Empty
پستعنوان: ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند    ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند  Emptyالأربعاء ديسمبر 11, 2013 9:29 pm

اندیشه ها:

حمیدرضا ترقی از اعضای سرشناس حزب موتلفه اسلامی است که از همان روزهای آغاز تشکیل حزب جمهوری اسلامی به حزب جمهوری پیوست و پس از آن مسوول دفتر تشکیلات حزب و عضو شورای مرکزی در مشهد شد.

حزب موتلفه‌یی که همواره با نام «حبیب‌الله عسگراولادی» در جامعه شناخته می‌شود و همین چند هفته قبل بود که موتلفه‌یی‌ها پدر معنوی خود را از دست دادند. ترقی به عنوان یک عضو حزب موتلفه از عملکرد اعضای موتلفه در حزب جمهوری اسلامی دفاع می‌کند و معتقد است اساسا نقش اعضای موتلفه در حزب جمهوری اسلامی بسیار پررنگ‌تر از اعضای دیگر حزب بوده است و اساسا اداره لجستیکی حزب جمهوری اسلامی، با اعضای موتلفه بوده است.

مصاحبه‌یی که در ادامه می‌خوانید از سری مصاحبه‌های مستند «حزب جمهوری اسلامی» است که سال آینده اکران خواهد شد و قصد دارد پرونده ناتمام حزب جمهوری اسلامی را مورد بازنگری مجدد قرار دهد. برخی از این مصاحبه‌ها چهارشنبه هر هفته در روزنامه «اعتماد» منتشر خواهد شد.ماحصل بیش از 2 ساعت مصاحبه با حمیدرضا ترقی که در دفتر او در کمیته امداد امام خمینی(ره) انجام شده است را در ادامه می‌خوانید:

آقای ترقی از تاسیس حزب جمهوری اسلامی شروع کنیم و اینکه چطور شد شما در همان روزهای اول به حزب جمهوری اسلامی پیوستید؟

تجربه مبارزات و انقلاب اسلامی در آن مقطع زمانی به ما نشان داده بود که برای اداره انقلاب و ادامه آن نیاز به کار مبارزاتی و انقلابی است که باید سازمان یافته و به صورت یک تشکل منسجم انجام شود. در همان ماه‌های پیش از انقلاب ما با روحانیت مبارز که مرکزیت آن در تهران بود در ارتباط بودیم و اعضای موتلفه اسلامی با آن دوستان ارتباطاتی داشتند، بعد از آن هم که انقلاب به پیروزی رسید و حزب جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرد به دلیل اینکه بسیاری از موسسین و اعضای اولیه حزب از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران بودند و ما با آنها آشنایی داشتیم تصمیم گرفتیم که به حزب جمهوری اسلامی بپیوندیم.

در همان روزها نماینده‌یی از طرف حزب مرکزی جمهوری اسلامی به استان خراسان و شهر نیشابور آمد و مقدمات تشکیل حزب جمهوری اسلامی در آنجا فراهم شد. انگیزه اصلی هم از تشکیل حزب در آن زمان همان طور که عرض کردم اداره کشور بعد از پیروزی انقلاب بود که حزب سعی می‌کرد نیروها را تربیت کند و آنها را از نظر فکری و مدیریتی پرورش دهد. این نکته هم نکته قابل توجه و مهمی است که اگر حزب جمهوری اسلامی تشکیل نمی‌شد معلوم نبود بتوانیم آرمان‌های امام راحل (ره) را در جامعه پیاده کنیم و معلوم نبود چه بر سر انقلاب خواهد آمد. به هر حال حزب در آن مقطع تشکیل شد و به دلیل احساس نیاز و اهمیتی که در آن زمان درباره حزب جمهوری اسلامی در بین نیروهای طرفدار امام و انقلاب وجود داشت به حزب جمهوری اسلامی پیوستیم.

ما در همان روزهای اولیه حزب شاهد آن بودیم که استقبال بسیار قابل توجهی از حزب انجام شد و چند میلیون نفر، برگه درخواست عضویت در حزب را پر کردند! به نظر شما چرا چنین استقبالی از حزب شد؟

ببینید حزب در کشور ما سابقه خوبی نداشت و مردم ذهنیت خوبی از فعالیت احزاب در ایران نداشتند اما اگر اسم حزب، جمهوری اسلامی نبود و اگر در راس حزب این افراد و روحانیون خوشنام و باسابقه و مشهور حضور نداشتند، امکان نداشت حزب بتواند آنقدر فراگیر و موثر کار خود را آغاز کند.

ظاهرا اصلا شهید بهشتی حدس‌شان این طور بود که نهایتا هزار نفر در شروع فعالیت‌های حزب به آن می‌پیوندند و انتظار نداشتند یک جمعیت میلیونی ثبت‌نام کند!

بله، همین طور است. بالاخره حزب توانست با این محبوبیت و با این شروع مناسب نقش خود را برای تثبیت نظام ایفا کند .

برخی‌ها همانند آقای معادیخواه که برای مصاحبه خدمت ایشان رسیده بودیم معتقدند که اساسا همین حضور بالا برای ثبت نام در حزب تبدیل به پاشنه آشیلی برای حزب شد. آیا شما با این موضوع موافق هستید؟

ببینید اینکه حزب بتواند آنقدر گسترده عمل بکند و مثلا حتی در روستاها و نقاط دورافتاده عضو‌گیری کند این چیز کمی نبود. مثلا خودم بسیار پیش می‌آمد که به روستاهای مختلف می‌رفتم و برای مردم روستایی فیلم‌هایی از انقلاب و امام (ره) پخش می‌کردم و تبلیغات فراوانی برای حزب انجام می‌دادم و واقعا مثل سازمان تبلیغات کار می‌کردیم و می‌توانستیم مردم را جذب فعالیت‌های حزب و انقلاب کنیم. این چیز کمی نبود. بالاخره اینکه حزب بتواند یک جمعیت بالایی را جذب کند نشان از توانایی‌های بالای حزب داشت که می‌توانست برای نظام و انقلاب هم قابل توجه و مهم باشد. ببینید اینکه بسیاری افراد فرم عضویت پر کردند اما به بسیاری از آنها توجه نشد هم به خاطر شرایط و مقدورات آن زمان بود. بالاخره حزب هم از لحاظ مالی خیلی دستش باز نبود و نمی‌توانست هرگونه که تمایل دارد عمل کند به علاوه اینکه اداره کردن تشکیلات حزب هم در آن مقطع زمانی کاری دشوار و سخت بود.

آقای دکتر ما پس از چند ماه از تشکیل حزب جمهوری اسلامی شاهد اختلافاتی در حزب و خارج از حزب با رهبران حزب هستیم (به ویژه اختلاف جامعه روحانیت مبارز با حزب جمهوری اسلامی) که این اختلافات هر روز هم حادتر می‌شد. به نظر شما این اختلافات ریشه در چه چیز داشت؟

به نظر من اختلاف نظر در مبانی فقه سیاسی وجود داشت. در آن زمان یک سری از علما معتقد به دیدگاه فقه سیاسی حضرت امام بودند و معتقد به بستر حکومت اسلامی و ولایت فقیه بودند و نقش دین را در اداره جامعه نقش حداکثری می‌دانستند و به این، باور هم داشتند که این گروه در واقع بنیانگذاران اصلی حزب بودند همانند آیت‌الله بهشتی و آیت‌الله خامنه‌ای (مقام معظم رهبری) و شهید باهنر.

اما برخی دیگر از علما در فقه سیاسی و مبانی آن بیشتر تابع نظرات مرحوم نایینی بودند که خیلی اعتقادی به تشکیل حکومت اسلامی و بحث ولایت فقیه بر اساس نظرات حضرت امام که در نجف مطرح کرده بودند، نبودند که این طیف از علما بیشتر در جامعه روحانیت مبارز تهران عضویت داشتند و اختلاف نظرها هم بیشتر از همین جا آغاز شده بود. در واقع این افراد قایل به برداشت حداقلی از دین بودند.

درباره اختلافات در حزب هم باید بگویم اختلافات نخستین‌بار در شورای مرکزی بروز پیدا کرد که پس از آن به بدنه حزب کشیده شد و افرادی هم که بیشتر با دیگر اعضای حزب اختلاف نظر پیدا کرده بودند طرفدار تفکرات سوسیالیستی و التقاطی در حزب بودند که از بالا آمد و رسوخ پیدا کرد در برخی از افراد دیگر حزب. اینها بیشتر دنبال تکنوکرات‌ها بودند که بیشتر همین افراد نشریات حزب را توزیع می‌کردند که مثلا در مشهد هم همین گونه بود، اینها بعضا طرفدار دکتر پیمان بودند و معمولا افرادی که در حزب گرایش به تفکرات دکتر پیمان داشتند در حزب هم طرفدار آقای ... موسوی بودند.

یعنی یک رابطه دو طرفه میان تفکرات دکتر پیمان و مهندس موسوی وجود داشت. یک مثال هم برای شما بزنم. مثلا فردی که ضارب شهید هاشمی‌نژاد بود همان فردی بود که نشریه عروه‌الوثقی را در مشهد توزیع می‌کرد. من بعد از اینکه خودم در دفتر حزب مشهد مسوولیت گرفتم، یکی از نخستین کارهایی که انجام دادم همین بود که بعضا افرادی که پس از 30 خرداد 60 به حزب در مشهد پیوسته بودند را اخراج کردم چون غالب این افراد نفوذی بودند و سابقه مشخصی هم نداشتند. یعنی یک چنین نفوذی در حزب صورت گرفته بود که متاسفانه گهگاه ما از همین نقاط هم ضربه می‌خوریم. مثلا محمدرضا کلاهی که بود؟فردی بود که نفوذ کرده در بدنه حزب و در یک وقت حساس توانست ضربه سختی را به حزب در 7 تیر 60 وارد کند.

در حزب چند گروه حضور داشتند؟

در حزب گروه‌ها و دسته‌های مختلفی بودند که حزب جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دادند. روحانیت مبارز بودند، جامعه مدرسین بودند، هیات‌های موتلفه اسلامی، انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و اروپا، تکنوکرات‌های عمدتا از غرب برگشته بودند که همه اینها حزب جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دادند. به مرور هم به خاطر همین چنددستگی و اختلاف نظرها اختلافات بروز پیدا کرد و در مواضع حزب خودش را بروز و ظهور داد.

به نظر شما چرا شهید بهشتی سعی داشت همه این گروه‌ها را در حزب جمع کند و آنها را کنار خود داشته باشد؟

شهید بهشتی توانسته بود این افراد را دور خودشان جمع کند و با آنها کار کند و این قابلیت و هنر شهید بهشتی بود اما بعد از شهادت ایشان متاسفانه کار کردن دشوار شده بود و خیلی دیگر نمی‌توانستیم این ترکیب و گروه‌ها را در کنار یکدیگر شاهد باشیم. در کنگره سال 64 حزب که کنگره دوم محسوب می‌شد هم این اختلافات بروز و ظهور پیدا کرد که باز در همان جا اختلاف نظرات اساسی بود. یک گروه فقه سیاسی امام را به صورت تمام و کمال قبول داشتند و از آن پیروی می‌کردند مثل آیت‌الله خامنه‌ای و گروه دیگری فقه سیاسی مرحوم نایینی را پیروی می‌کردند و سعی داشتند آن را به اجرا در بیاورند همانند آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که ایشان در همان زمان در مدرسه شهید مطهری هم، همین را دنبال می‌کردند و آن را مطرح کردند.

البته من باید در اینجا این نکته را هم بگویم که یک خط دیگری هم وجود داشت که موسوم به خط 3 بود که جریانی مابین آن دو جریان دیگر بود که این افراد بیشتر به حاج سید احمد آقای خمینی تمایل داشتند و در حزب هم متاثر از مهندس موسوی بودند.

آقای ترقی برخی از افراد حزب همانند آقای مومنی معتقد بودند موتلفه‌یی‌ها در حزب برخوردهایی داشتند که همین برخوردها زمینه برخی از اختلافات را به وجود آورد. مثلا ایشان نقل کردند که چندین شماره نشریه عروه‌الوثقی (وابسته به شاخه دانش‌آموزی حزب) را ایشان بدون کمک حتی یک ریال حزب منتشر کردند چون موتلفه‌یی‌ها که بودجه و هزینه حزب در دست آنها بود به ایشان گفته بودند اگر مطالب مد نظر موتلفه‌یی‌ها منتشر نشود آنها هزینه انتشار عروه‌الوثقی را پرداخت نخواهند کرد! نظر شما در این مورد چیست؟

ببینید حقیقتا نقش موتلفه‌یی‌ها در حزب جمهوری اسلامی نقش پشتیبانی و لجستیکی بود و در واقع موتلفه‌یی‌ها هزینه‌های حزب را تامین می‌کردند و این خیلی هم طبیعی بود که اگر ببینند مطالبی که علیه آنهاست منتشر می‌شود خوب هزینه چاپ و نشر آنها را پرداخت نکنند. این خوب خیلی چیز نامعقولی نیست و شاید طبیعی هم باشد. موتلفه‌یی‌ها واقعا با این توان اقتصادی که داشتند به نظام و حزب بسیار کمک کردند. مگر هواپیمای امام که از پاریس به تهران آمد را چه کسی بیمه کرد؟یکی از اعضای موتلفه بود که این کار را کرد تا امام بتوانند از پاریس به تهران بیایند. یعنی اعضای موتلفه به دلیل توان مالی خوبی که داشتند به انقلاب بسیار خدمت کردند.

درباره اختلاف نظر با مهندس موسوی و مخالفت با ایشان چطور؟ظاهرا موتلفه‌یی‌ها خیلی با ایشان رابطه خوبی نداشتند.

درباره مهندس موسوی و اختلاف موتلفه‌یی‌ها با ایشان هم باید بگویم که موتلفه‌یی‌ها افراد مبارز و شناخته‌شده‌یی قبل از انقلاب بودند و همانند برخی جوان‌های تازه کار مانند آقای مومنی نبودند که مهندس موسوی را نشناسند. اتفاقا موتلفه‌یی‌ها موسوی را خوب می‌شناختند و از روابط و کارهای او در قبل از انقلاب هم آشنایی داشتند و مثلا می‌دانستند او در حزب سوسیالیست‌های خداپرست چه کارهایی انجام داده و نظرات او چه بوده و چه حرف‌هایی را زده است.

دیگرانی هم در حزب بودند که موسوی را خوب می‌شناختند همانند مرحوم آیت و زواره‌یی که به‌شدت هم با موسوی مخالف بودند. ببینید واقعا آیت دایره‌المعارف کاملی از احزاب و گروه‌های سیاسی بود و آنها را به خوبی می‌شناخت و به خاطر همین شناخت هم بود که با موسوی مخالف بود. چون خط و ربط او را پیش از انقلاب هم می‌دانست و به خوبی اشراف داشت روی این موضوع.

اما من همین جا یک نکته‌یی را هم بگویم. ببینید آیت‌الله خامنه‌ای در همان زمان که اختلافات در حزب بروز پیدا کرده بود در نقد برخی از رفتار‌ها صحبتی را مطرح کردند که برخی از رفتار‌ها ممکن است قبیله‌یی باشد و مثلا دعوای بین این قبیله با آن قبیله باشد که یک جاهایی هم شاید خیلی مناسب و خوب نباشد. اما ایشان در همان سال 64 بیان کردند که مفهوم حزب باید تلاش برای یک هدف و در یک جهت و یک راستا باشد و تلاش کند به هم‌افزایی منجر شود و دنبال یک هدف مشخص باشد که متاسفانه برخی‌ها در حزب به دنبال این هدف واحد و مشترک نبودند.

در همان زمان که از سال 60 به بعد را تقریبا شامل می‌شود، ما شاهد هستیم که حزب متهم به انحصارطلبی می‌شود و مثلا در برخی نشریات و سخنرانی‌ها مطرح می‌شود که حزب انحصارطلب است چون رییس‌جمهور کشور و رییس مجلس و نخست وزیر و رییس شورای عالی قضایی و بسیاری از وزرای دولت و نمایندگان مجلس و اعضای شورای عالی قضایی از اعضای حزب جمهوری اسلامی هستند. ظاهرا حضرت امام (ره) هم به این موضوع خیلی حساس بودند. به نظر شما چرا این فضا به وجود آمد و حزب هم سعی نکرد حداقل برای تنویر افکار عمومی قدمی بردارد تا این اتهام به حزب نچسبد؟

ببینید این واژه انحصارطلبی برای این مطرح شد که برخی‌ها تمایل داشتند حزب را با اتهام انحصارطلبی از بین ببرند. حزب جمهوری اسلامی پایگاه قوی در جامعه داشت و مثلا اگر از فردی برای نمایندگی مجلس حمایت می‌کرد حتما آن فرد رای می‌آورد یا مثلا اگر از فردی برای ریاست‌جمهوری حمایت می‌کرد او رای می‌آورد. این نشان می‌دهد که حزب چقدر پایگاه قوی و محکمی در جامعه دارد. حالا چون حزب آنقدر اقبال دارد که مردم به افراد مد نظر حزب رای دهند پس این می‌شود انحصارطلبی؟ قطعا این گونه نیست.

آقای ترقی، ما چند ماه قبل که برای مصاحبه خدمت آقای دکتر منصوری بودیم ایشان مطرح کردند که برخی از مخالفان حزب از روحانیون سرشناس بودند که ایشان اسم هم بردند، همانند مرحوم آیت‌الله لاهوتی یا آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها که خیلی با حزب موافق نبودند و اساسا برخی از همین افراد هم بعدترها در سال 67 مجمع روحانیون مبارز را تشکیل دادند. به نظر شما چرا برخی از روحانیون که علی‌القاعده باید از هم مسلکی‌های خود دفاع و حمایت کنند تبدیل به مخالف آنها شدند؟

برخی از این افراد که شما اسم بردید معتقد به مبانی فکری غرب بودند و تحت تاثیر آن القائات قرار داشتند و مثلا معتقد به دموکراسی صرف بودند یا معتقد به دین حداقلی بودند و تمایل داشتند جامعه بیشتر به سوی غربی شدن برود که بعد‌ها اصلاح‌طلبی را هم در جامعه ما برخی از همین افراد شکل دادند یا مثلا در زمانی که بحث ولایت فقیه مطرح شد اینها اساسا خیلی موافق نبودند و تلاش هم کردند بحث شورای رهبری را جایگزین ولایت فقیه و یک فرد برای اداره کشور بکنند، پس خیلی هم عجیب نبود که همین افراد مخالف با رهبران حزب باشند و سعی کنند تفکرات آنها را از بین ببرند چون تفکرات حزب با تفکرات آنها خیلی سازگاری نداشت. امام هم با این افراد و دیدگاه‌های آنها اصطکاک‌های زیادی داشتند و این دیدگاه‌ها و نظرات را تایید نمی‌کردند.

ما از کنگره دوم به بعد شاهد افول فعالیت‌های حزب هستیم به نظر شما دلیل این امر چه بود و ریشه در چه چیزی داشت؟

خوب بالاخره اختلافات در حزب جدی شده بود و همین‌ها باعث شده بود که فعالیت‌های حزب هم تحت تاثیر قرار بگیرد و به حاشیه رانده شود.

شما دلیل تعطیلی حزب را در خرداد 66 چه چیز می‌دانید؟

دلیل تعطیلی حزب شامل دلایل مختلفی بود اما دلیل اصلی آن را می‌توان همین اختلاف نظرها دانست که دیگر خیلی اوج گرفته بود و می‌توانست به کشور هم آسیب وارد کند و شاید به همین دلیل هم بود که حضرت امام در نامه‌یی اصطلاحا خواستار آن شدند که فتیله حزب جمهوری اسلامی پایین کشیده شود.

آیا شما این را قبول دارید که حزب جمهوری اسلامی اساسا پدرخوانده احزاب سیاسی معتقد به انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی (ره) در بعد از انقلاب بود؟ احزابی همانند مجاهدین انقلاب و حزب موتلفه اسلامی و حزب مشارکت و...؟

اینکه حزب جمهوری اسلامی خیلی مهم و تاثیرگذار عمل کرد در این شکی نیست اما اینکه بگوییم حزب، پدرخوانده تمامی اینها بود را نه من خیلی قبول ندارم. مثلا هیات‌های موتلفه اسلامی، سال‌ها قبل از انقلاب، در زمان آغاز نهضت امام خمینی (ره) در سال 42 بنیانگذاری شده بود یا جمعیت فداییان اسلام اساسا در دهه 30 پایه‌گذاری شد. اما اینکه حزب جمهوری اسلامی توانست همه این احزاب را در کنار یکدیگر جمع کند و به نحوی قوی و مطلوب این احزاب را وارد فعالیت‌های اجرایی کشور کند بله من این را قبول دارم و حتما هم همین طور است مخصوصا که بسیاری از این احزاب و گروه‌ها پس از رحلت امام (ره) تشکیل شدند و از دل حزب جمهوری اسلامی خارج شدند.

به عنوان بخش آخر مصاحبه، آیا شما تجربه حزب جمهوری اسلامی را تجربه خوب و موفقی ارزیابی می‌کنید یا خیر؟

همان طوری که من در اول عرایضم اشاره کردم در ابتدای انقلاب نقش حزب جمهوری اسلامی نقشی بی‌بدیل و حقیقتا مهم و موثر بود که توانست نیروهای انقلاب را در کنار یکدیگر جمع کند و آنها را وارد فعالیت‌های متمرکز و سیستم یافته اداره کشور کند که این بسیار مهم بود. در اواسط راه، حزب ما شاهد اختلافات و مشکلاتی بودیم اما به صورت جمع‌بندی و در یک نگاه من تجربه حزب جمهوری اسلامی را برای تشکیل و نمود یک کار دسته جمعی که توانست انقلاب را بیمه کند و باعث شود انقلاب اسلامی جا بیفتد بسیار مهم می‌بینم.

http://www.andishehha.com/view/32718/%D8%AA%D8%B1%D9%82%DB%8C:-%D9%85%D9%88%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%86%D8%AF
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
 
ترقی: موتلفه‌ای‌ها موسوی را خوب می‌شناختند
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1
 مواضيع مماثلة
-
» آیا هیئت موتلفه به پایان راه رسیده است ؟

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
پایگاه اُرُدیست های سوئد :: سرگرمی و همگانی :: گفتگوهای آزاد کاربران-
پرش به: