دكتر زهرا محمدي: حتما می‌شود يکباره در هوايي بال زد و اوج گرفت و عقاب آسمانها بود بی‌هراس صيادان؛ اگر چه به ناگاه تيری برخيزد و بنشيند و پر و بالی بشکند ...
پوشکين، عقاب آسمان شعر و ادب روسيه
زهرا محمدي، روزنامه
شايد در لابلاي گذران اوقات يك روز بهاري بد نباشد به تماشاي تصوير ترسمي پوشكين با عنوان "پاييز" برويم. براي اطلاعات بيشتر در مورد پوشكين شايد بد نباشد سري به زندگينامه‌ي مختصر او بزنيم.
پاييز
آه خداي من! مخواه
مخواه که ديوانه شوم
ديوانه شدن ساده است
اما رنج و گرسنگی ساده تر
نه از آنرو که عقل را حرمتی بدارم
و وداع با آن
برايم غم انگيز باشد
اگر مرا به حال خودم بگذارند
اگر آزاد باشم
به اعماق جنگلي تيره پناه مي‌برم
در هذيان هايم ترانه مي‌خوانم
و غرق روياهاي آشفته‌ام
اسير امواج مي شوم
و در آسمان‌هاي تهي
به نظاره خوشبختي می‌نشينم
توانمند و رها
همچون گردبادي که دشتها را
در مي‌نوردد
و جنگلها را در هم می‌شکند ...
اما درد من اين است:
ديوانه که می‌شوی
چون طاعون وحشت‌انگيزی
حتی ترا به بند می‌کشند
و تو - ديوانه زنجيری را
و از ميان ميله‌های قفس، دد منشانه می‌آزارند ...
و ديگر شباهنگام، صدای گرم بلبلان را
و نجوای آرام جنگلها را نخواهم شنيد
هر آنچه می شنوم
فرياد دوستانم
و ناسزاهای نگهبانان شب است
و صدای زنگ زنجير اسارت ...
