گفتیم که کلمات نقش مهمی در شعر دارند. می توان گفت: شعر از هم نشینی منظم و مرتب واژه ها و توافق موسیقایی، آوایی و عاطفی و معنایی آنها در بستر خیال آفریده می شود. حال چگونه می توان یک کلام را به بیان برتر و شاعرانه نزدیک کرد؟ شاعر با بهره گیری از قابلیت های فراوانی می تواند سخن را از حد گفتار معمولی فراتر ببرد که ادیبان، این قابلیت ها را دسته بندی کرده و برای هر کدام نامی انتخاب کرده اند و ما هر کدام را در جای خود مفصلاً بررسی خواهیم کرد. در این مجال تنها با یک مثال ساده مطلب را توضیح می دهیم . جمله زیر را بخوانید:
«به بازار رفتم و گوشت خریدم»: (جمله عادی)
می توانیم با استفاده از جایگزین کردن کلمات در جمله بالا تغییر و تصرف ایجاد کرده و آن را از حد جمله عادی فراتر ببرین. به این صورت:
«به آسمان رفتم و ستاره خریدم».
کلمات «آسمان» و «ستاره» به جای کلمات «بازار» و «گوشت» آمده اند و تغییری که ایجاد شده جمله را اندکی از حد عادی فراتر برده است. حال باز هم به جایگزین کردن ادامه می دهیم:
به آسمان پریدم و ستاره چیدم.
کلمات «پریدم» و «چیدم» به جای «رفتم» و «خریدم» به کار رفته اند و جمله چند گام بیشتر به بیان شاعرانه نزدیک شده است.
این تغییرات زبانی را می توان تا بی نهایت ادامه داد و بر اساس جدول های خاصی به راحتی میلیون ها ترکیب جدید ساخت. مثلاً از ترکیب یک کلمه با کلمه های مختلف ده ها ترکیب جدید ساخته می شود. از ترکیب گُل با واژه های دیگر:
- گل زخم، گلدست، گل درد، گل نامه
یا از ترکیب خون با سایر کلمات:
- تیشه خون، پرچم خون، کشتی خون و ...
و یا از ترکیب عروس با واژه های دیگر:
- عروس صبح، عروس آسمان، عروس اشک، عروس شب، عروس دشت و ...
اما اگر این تغییرات از حد معمول و متعارف بگذرد دیگر اهل زبان هم آن را نخواهد پذیرفت.
دکتر شفیعی در کتاب موسیقی شعر، دو اصل مهم را برای پذیرش این گونه ترکیبات مطرح می کند[1]:
1. اصل جمال شناسی یا زیبایی
2. اصل رسانگی
منظور از اصل جمال شناسی این است که در این گونه تغییرات جدیدی که در کلمات ایجاد می شود، خواننده یا شنونده باید نوعی زیبایی را نیز احساس کند، وگرنه به هم ریختن نظم کلمات و جملات و ساختن ترکیبات تازه و غیر عادی به آسانی قابل توسعه و تقلید است. به عنوان مثال اهل زبان ترکیب صدای روشن را می پذیرد، ولی صدای صاف تصنیف صدف[2] را چندان زیبا نمی یابد. چرا که در اولی زیبایی حس می شود، اما در دومی کلمات فقط بر اساس آهنگی که حرف (ص) ایجاد کرده، کنار هم قرار گرفته اند و فقط تناسب لفظی ملاک بوده است.
منظور از اصل رسانگی هم این است که وقتی واژه ای را از خانواده خود جدا کردیم و با کلمات دیگری ترکیب کردیم خواننده علاوه بر احساس لذت زیبایی در درک مفهوم آن نیز با مشکل مواجه نشده و منظور گوینده را تا حدی دریابد.
http://www.kpf-khr.ir/Default.aspx?tabid=223