حمیده ناصری ORODIST ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
تعداد پستها : 1569 سن : 32 آدرس : Sida, Valhallavägen, Stockholm Sweden از ایشان سپاسگزاری شده : 154 امتیاز : 64433 Registration date : 2008-11-13
| عنوان: زنان قربانیان خاموش الخميس نوفمبر 27, 2008 9:54 am | |
| چهل و هشت سال از زمانی که پروانه ها در میان کوچه ها و جاده های قدیمی سالسدو از پرچین خانه ای به پرچین دیگر می رفتند و پیام رهایی را به مردم دومینیکن می رساندند می گذرد چهل هشت سال پیش صدای آرام بالهای پروانه ها در میان درختیهای سر به فلك كشيده در خمِ جاده هاي كثيف دومینیکن برای همیشه خاموش شد. سه دختر خانواده ميرابال، پاتريا، مينروا و ماريا ترزا در سالهای ١٩٢٤ ، ١٩٢٧ و ١٩٣٥ در منطقهای كه امروز در جمهوری دومينيكن استان سی باس ناميده می شود متولد شدند. هر سه تحصيلات متوسطه را به پايان رسانده ، مينروا و ماريا برای ادامه تحصيلات وارد دانشگاه شدند. هر سه خواهر و همسرانشان درگير مبارزه با رژيم فاشیستی " تراجيلو " بودند، و به رغم پيگردها و زندانی شدنهای مكرر به شركت در فعاليتهای سياسی عليه خودكامگیهای " تراجيلو " ادامه می دادند. در ژانويه ١٩٦٠ ، پاتريا رياست اجلاسی را به عهده داشت كه عاقبت در ژوئيه همان سال " نهضت مقاومت سری " را بنياد نهاد. از آن پس خواهرها و ساير يارانشان در سراسر كشور بيش از پيش مورد فشار و آزار رژيم مستبدانه " تراجيلو" قرار گرفتند. اوايل نوامبر "تراجيلو " اعلام كرد كه دو مشكل اساسی او كليسا و خواهران ميرابال هستند. از نه سال پیش تا به امروز 25 نوامبر سالروز محو خشونت علیه زنان نامیده شده است این روز به مناسبت قتل فجیع خواهران میرابال، که به فرمان رافائل تروخیلو (1930-1961)، فرمانروای خودکامه این کشور در سال 1960 رخ داد، برگزیده شده است.
خواهران میرابال در جریان مبارزه های زیرزمینی خود علیه تروخیلو به خود نام مستعار و رمزی "پروانه ها" را برگزیده بودند.
مبارزه آنها با تروخیلو زمانی شدت گرفت که این مرد معشوقه باز در یک مهمانی نسبت به مینروا، یکی از سه خواهر بدرفتاری روا دید و تلاش کرد او را به دام درآورد. اما مینروا پاسخ شکننده ای به او داد و مجلس را ترک کرد.
میگل گارسیا، نویسنده لاتینی، در کتاب خود گفتگویی را آورده که میان مینروا و تروخیلو در بزم رقص صورت گرفته است: تروخیلو: آیا با ايدئولوژی سياسی من موافقی؟ مینروا: سیاست برای من گيرا نيست و به آن علاقه ای ندارم. تروخیلو: اگر من نوکرانم را بفرستم، تا تو را بگيرند، چه؟ مینروا: اگر من نوکرانت را بگيرم، چه؟ این رویداد باعث شد که تروخیلو پدر و سه تن از خواهران میرابال را زندانی کند؛ ولی آنها در زندان نیز به نبرد خود ادامه دادند. این سه خواهر 25 نوامبر سال 1960 از سوی نوکران تروخیلو، در حالی که پس از آزادی از زندان با خودرو به محل زیست خود می رفتند، بازداشت شده و تا دم مرگ هدف کتک کاری و شلاق قرار گرفتند.
اين حادثه خشم و اعتراض عمومی را بر انگيخت. قتل فجيع خواهران ميرابال در واقع رويدادی شد كه به نهضت عمومی ضد تراجيلو كمك كرد، چنانكه پس از گذشت يك سال ديكتاتوری تراجيلو سرنگون شد.خواهران ميرابال كه به " پروانههای فراموش نشدنی " تشبيه شده بودند سمبل مقاومت ملی و به
در حالیکه زنان در نقاط مختلف جهان به طور مرتب در معرض خشونت قرار دارند دامنه و ماهیت این موضوع به طور کامل مشخص نیست زیرا در بسیاری موارد، دیدگاه رایج جامعه چنین رفتاری را نابهنجار نمی داند و آن را تحمل و گاه حتی تشویق می کند ويژه زنان دومينيكن تبديل شدند، آن چنان كه در شعرها ، آوازها و كتابها تقدير و تحسين می شدند.
اعلان اين روز به عنوان «روز جهانی مبارزه با خشونت عليه زنان» به عنوان احترام به خواهران ميرابال، و همچنين اذعان به وجود خشونت جنسي در جهان مي باشد. اين روز برای اولين بار در «اولين گرد همايي فمينيستي برای آمريکای لاتين و جزاير درياي کارائيب» که در بوگوتا، کلمبيا، در روزهاي ۱۸ تا ۲۱ ژوئيه ۱۹۸۱، تشکيل شد، به عنوان «روز جهاني عليه خشونت عليه زنان» اعلان شد. در آن گردهمايي زنان به طور اصولي و پايه اي، خشونت بر پايه جنس را از خشونت بدنی در محدوده خانواده گرفته تا تجاوز و آزار و اذيت جنسی و همچنين خشونت دولتی که شامل شکنجه و آزار زندانيان سياسی زن می شود، محکوم کردند.
گروه های حمایت از حقوق بشر و حقوق زنان با برگزاری مراسمی در کشورهای مختلف به بررسی و انتشار گزارش هایی در مورد نقض حقوق زنان و خشونت علیه آنان مبادرت کرده اند.
ناوانتم پیلی، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، در بیانیه ای به مناسبت این روز با انتقاد از شرایط کنونی زنان در بسیاری از نقاط جهان، گفته است که "خشونت علیه زنان همچنان یکی از مسایل اصلی در سرتاسر جهان محسوب می شود."
به گفته خانم پیلی، به خصوص در جریان برخوردهای نظامی، زنان از جمله قربانیان اصلی خشونت هستند و بارزترین نمونه را می توان در درگیری های کنونی در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو مشاهده کرد.
کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در عین حال خشونت علیه زنان را منحصر به شرایط جنگی نمی داند بلکه بدرفتاری و آزار آنان را وضعیتی متعارف در برخی از جوامع توصیف می کند زیرا در این جوامع، مردان اطمینان دارند که در صورت آزار بدنی، زخمی کردن و حتی قتل همسران و دختران خود، گرفتار پیگرد و مجازات قضایی نخواهند شد.
سازمان بهداشت جهانی نیز با انتشار گزارشی به مناسبت روز جهانی محو خشونت علیه زنان نتایج تحقیقاتی را منتشر کرده است که براساس آن، برخی از مردان به طور مرتب به آزار زنان می پردازند در حالیکه احتمال خودکشی زنانی که در معرض خشونت بدنی و جنسی قرار می گیرند به مراتب بیش از سایرین است.
در برخی از کشورها نیز، نهادهای رسمی به مناسبت روز جهانی محو خشونت علیه زنان به انتشار گزارش هایی در مورد وضعیت زنان پرداخته اند.
در کامبوج، گزارشی که توسط دولت این کشور منتشر شده است نشان می دهد که یک چهارم از زنان با خشونت خانگی مواجه هستند و موارد تجاوز و آزار جنسی علیه زنان رو به افزایش بوده است.
گزارش دیگری در مورد کنیا حاکی از آن است که حدود نیمی از زنان در معرض خشونت خانگی قرار دارند و سازمان خیریه آگسفام طرحی را به اجرا گذاشته است که هدف از آن مبارزه برای تغییر نگرش مردم این کشور نسبت به شرایط و حقوق زنان است.
فعالان مدافع حقوق زنان از سال 1981 روز 25 نوامبر را روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نامگذاری کرده و مراسمی را به همین مناسبت برگزار کرده اند.
با تلاش گروه های مدافع حقوق زنان، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه دسامبر سال 1999 با صدور قطعنامه ای 25 نوامبر را روز جهانی محو خشونت علیه زنان اعلام داشت و برگزاری مراسمی به این مناسبت را به کشورهای عضو توصیه کرد.
هدف اصلی از برگزاری این مراسم آگاه سازی جوامع نسبت به وضعیت زنان و تاکید بر غیرقابل قبول بودن خشونت از جمله خشونت خانگی علیه زنان عنوان شده است.
به گفته گروه های مدافع حقوق زنان، در حالیکه زنان در نقاط مختلف جهان قتلهای خانوادگی، شديدترين نوع خشونت خانگی است. فقر و اختلافهای مالی مهمترين عامل قتلهای خانگی محسوب میشود. جالب اينکه بيشتر قربانيان اين نوع خشونت، زنان هستند. به طور مرتب در معرض خشونت قرار می گیرند، دامنه و ماهیت این موضوع به طور کامل مشخص نیست زیرا در بسیاری موارد، دیدگاه رایج جامعه چنین رفتاری را نابهنجار نمی داند و آن را تحمل و گاه حتی تشویق می کند.
این در حالی است که نه تنها در بزرگداشت این روز در ایران تاکنون هیچ اقدام جدی و عمومی صورت نگرفته که آمار قابل اعتماد در مورد خشونت عليه زنان نیز کمتر در دسترس است يکی از بزرگترين و مهمترين پژوهشها در باره خشونت عليه زنان در ايران، يک طرح ملی است که در سالهای آخر دوران رياست جمهوری محمد خاتمی و توسط دفتر امور اجتماعی وزارت کشور و مرکز مشارکت امور زنان رياست جمهوری، اجرا شد.
محمود قاضی طباطبايی، مجری اين طرح ملی، برای توصيف ابعاد خشونت جانگی عليه زنان در ايران، انواع مختلف آن را در هشت گروه تقسيم بندی کرده است : خشونتهای زبانی، روانی، فيزيکی، حقوقی، جنسی، اقتصادی، فکری و آموزشی و مخاطرات.
آمارهای همين طرح ملی نشان میدهد که ۶۶ درصد زنان ايرانی، از اول زندگی مشترکشان تاکنون، حداقل يکبار مورد خشونت قرا گرفتهاند. با اين حال ميزان و انواع خشونت خانگی در استانهای مختلف ايران از تنوع و تفاوتهای زياد و معناداری برخوردار است .
بنا به گزارش سازمان بهزيستی ايران در سال ۱۳۸۴، ظرف شش ماه، هشت هزار مورد خشونت خانگی عليه زنان گزارش شده است، يعنی بهطور متوسط روزانه حدود ۴۴ مورد خشونت بهاطلاع مسئولان میرسد، درحالی که بسياری از موارد ديگر ممکن است هيچ وقت به نهادهای رسمی گزارش نشود.
همچنين بيش از ۶۰ درصد زنان ايرانی، دستکم يکبار در زندگی خود، قربانی خشونت خانگی بودهاند.
خشونت جسمانی، شايعترين نوع خشونت خانگی به شمار میرود، درحالی که به گفته دکتر هادی معتمدی، مديرکل دفترآسيبهای اجتماعی سازمان بهزيستی، موارد خشونت روانی بيشتر است.
دکتر معتمدی با استناد به يافتههای آماری می گويد که آزار روانی ۵۲ درصد و خشونت فيزيکی ۳۷ درصد خشونت عليه زنان را شامل میشود.
خشونت روانی گرچه آثارجسمانی ندارد، اما اثرات آن پايدار و طولانیتراست. در اين نوع خشونت نيز، عامل اقتصادی و پايگاه اجتماعی افراد، از عوامل تاثيرگذاراست. خبرگزاری دانشجويان ايران، ايسنا، دو سال پیش گزارشی منتشر کرد که نشان میداد قتلهای خانوادگی، شديدترين نوع خشونت خانگی است. فقر و اختلافهای مالی مهمترين عامل قتلهای خانگی محسوب میشود. جالب اينکه بيشتر قربانيان اين نوع خشونت، زنان هستند. بر اساس پژوهش ميترا خاقانیفرد که بين زنان مراجعه کننده به مجتمع قضايی خانواده در سال ۱۳۸۲ انجام شده، ٤/٨١ درصد زنان بيشترين خشونت اقتصادی را هنگامی تجربه کردهاند که همسرانشان با سوء استفاده از تمام منابع خانواده سعی داشتهاند آنان را کنترل يا به رفتار مطابق ميل شوهران، وادارکنند.
درصد بالايی از زنان اين تحقيق، تمايل به خودکشی و آسيب رسانيدن به همسر را تجربه کردهاند. همچنين بيش از ۷۰ درصد زنان قربانی خشونت به فکرانتقام بوده و ٩/٦٣ درصد آنان آرزوی مرگ همسرانشان را درسر داشته اند ...
این آمارهای تلخ گوشه ای از واقعیت تلخی است که در لایه های پنهان جامعه ایرانی جریان دارد. واقعیتی که حتا امروز نیز برای تغییر آن دیر است. وای اگر درمان آن را به فردا موکول کنیم. | |
|